نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر جلد : 1 صفحه : 347
در
اين مقام نيز وقتى امام عليه السلام فرمان مىدهد حقّ قذف اجرا كنيد، يعنى با
شرايطش آن را اجرا كنند كه يكى از آن شرايط، مطالبهى مقذوف است.
نتيجه: اين فرع مطابق با فتواى مشهور بوده و تمام است.
فرع
دوم: كيفيّت حضور شهود در دادگاه
آيا
همه شهود بايد با هم وارد دادگاه شوند؟ و يا اگر يكى وارد شد و در گوشهاى نشست،
بدون اين كه شهادت بدهد، پس از گذشت نيم ساعت دوّمى وارد شود و به همين كيفيّت، دو
شاهد ديگر به دادگاه بيايند، پس از حضور چهار نفر، به اقامهى شهادت بپردازند؟
علّامهى
حلّى رحمه الله در كتاب قواعد [1] و فرزندش مرحوم فخر المحقّقين در
كتاب ايضاح القواعد [2] گفتهاند: شهود بايد يكدفعه و با هم به محكمه وارد شوند. اگر
ورودشان به نحو تعاقب باشد، هرچند با هم شهادت بدهند، بايد حدّ قذف به آنان زده
شود.
در
نقد بيان اين دو بزرگوار مىگوييم: دليل بر اين مطلب چيست؟ رواياتى كه در اين باب
رسيده، هيچ دلالتى بر حضور دفعى و باهم شهود ندارد؛ بلكه بالاتر از اين را ادّعا
داريم؛ وآن اينكه لازم نيست، شهود هر كدام از شهادت ديگرى و يا از اصل وجود شاهد
ديگر اطّلاع داشته باشند. بلكه اگر يكى وارد دادگاه شده و شهادت بدهد و با اتمام
شهادت او، دومى وارد شود به گونهاى كه فاصلهاى بين شهادات محقّق نشود، كافى است.
از
اين رو، آنچه مرحوم علّامه حلّى و فرزندش گفتهاند، نهتنها دليلى ندارد؛ بلكه ادلّه،
بر وقوع شهادات پىدرپى و بدون فاصله دلالت دارد.
فرع
سوم: نكول بعضى از شهود
اگر
چهار شاهد عادل با هم اتّفاق كنند كه به دادگاه بيايند و به زناى فردى شهادت داده
و آن را به اثبات برسانند، اما بعد از حضور در دادگاه، يكى دو نفر از آنان كه
شهادت داد، بقيه پشيمان شده، و از شهادت دادن نكول كنند، مرحوم امام مىفرمايد:
افرادى كه شهادت