نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر جلد : 1 صفحه : 126
در
باب زنا نيز همينگونه است؛ اگر در مقابل چنين جوانى يك زن اجنبى را عريان كنند،
به اقتضاى غريزهى شهوى كمال علاقه به مقاربت دارد، ليكن اگر اكراهى در كار نباشد،
ممكن نيست دست به زنا بزند؛ امّا وقتى او را به قتل تهديد كردند، با وجود ميل
نفسانى ذاتى، اگر اين عمل از او سر زند، اكراه صدق مىكند. ملاك در اكراه، نبودن
ميل و رغبت ذاتى در نفس نسبت به آن عمل نيست؛ بلكه به لحاظ شرع، همين اندازه كه
عمل، مبغوض او باشد، كافى است.
همانگونه
كه در صدق امتثال نواهى شرعى- مثلًا كسى را از زنا نهى مىكنند- هيچ فقهى نگفته
است بايد تنفّر ذاتى از زنا داشته باشد؛ لذا، اگر اين كار را بهلحاظ حرمتش انجام
ندهد، اطاعت صادق است. بلكه مىتوان گفت: هرچه تمايل ذاتى بيشتر باشد، رادعيّت شرع
قوىتر است؛ وگرنه كسى كه هيچ تمايلى به حرام ندارد، نهى نيز در او تأثير ندارد.
انسانى تحت تأثير نهى الهى واقع مىشود كه علاقهى كامل به انجام منهىٌّ عنه داشته
باشد، امّا نهى شرعى علّت مىشود كه اين عمل در خارج از او سر نزند.
بنابراين،
اكراه بر زنا در مرد نيز معقول بوده و فرقى بين مرد و زن در اكراه نيست؛ همانگونه
كه امام رحمه الله نيز در تحرير الوسيله فرمود: «لا شبهة في تحقّق الإكراه في طرف الرجل كما يتحقّق في طرف
المرأة».
نكته
ديگر آنكه: اگرچه در باب اكراه، يك روايت نسبت به مرد هم وارد نشده، ولى از
رواياتى كه دربارهى اكراه زن رسيده است، عموميّت استفاده مىشود و هيچ خصوصيّتى
براى زن نيست.
نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر جلد : 1 صفحه : 126