العقلاء،
هو عهدة الغرامة والخسارة، ففي المثلي بالمثل، وفي القيمي بالقيمة يوم الإتلاف،
وإنّ ضمانالعين بمعنى أنّ نفس العين على عهدة الضامن في المثليّات والقيميّات،
خلاف المتعارف والمعهود عندهم، وفي مثله لابدّ من ورود دليل صريح مخالف لبنائهم
وديدنهم، كما في دية الكلب الّتي وردت فيها روايات صريحة معتبرة ...
وهذا
أقرب بنظر القاصر عجالتاً، وإن خالف ما مرّ منّا إلى الآن، «يَمْحُواْ اللَّهُ مَا يَشَآءُوَ يُثْبِتُ ...»[1]»[2].
ايشان
مىگويد: ضمان عبارت است از اين كه خسارت مال بر عهده قرار مىگيرد و نه خود عين
مال؛ و اين معنا در ميان عقلا مشهور و معروف است كه بايد خسارت مال به مالكش
پرداخت شود؛ بنابراين، در صورت باقى بودن خود آن مال، همان به مالكش بازگردانده
مىشود، و در صورت تلف نيز بدل آن- مثل و يا قيمت مال- به مالك پرداخت مىشود؛ و
عقلا هيچگاه نمىگويند كه خود عين بر عهده آخذ و ضامن است.
بطور
كلّى شارع مقدّس نيز مطابق با فهم و نظر عقلا رفتار، و حكم شرعى صادر مىكند؛ و
اگر در موردى نيز بخواهد با روش معهود در ميان عقلا مخالفت كند، لازم است كه يك
دليل صريح و روشنى در آن زمينه بيان نمايد؛ مانند مسأله ديه سگ كه روايات روشن و
معتبرى بر آن دلالت دارد. [3]
مرحوم
امام در ادامه بيان مىكنند كه غايت ذكر شده در روايت- «حتّى
[3]. استاد محترم در بحثهاى علم اصول فقه بيان
نمودهاند كه در مواردى كه شارع مقدّس بخواهد با يك سيره رايج عقلايى مخالفت
نمايد، نمىتواند به يك اطلاق، يا عموم و يا دليلى كه دلالت صريحى ندارد، اكتفا
كند؛ بلكه بايد با بيان صريح و واضح و يا حتى به صورت مكرّر، مخالفت خود را ابراز
نمايد؛ نظير آن چه كه در مخالفت با «ربا» صادر شده است.