Otherness (/-identity)

غيريّت، اين نه آنى، اين جز آنى‌

P

Paradox

1- آنچه برخلاف رأى عموم است. آنچه برخلاف رأى مشهور است. غير مشهور. نامعهود 2- تناقض و ناسازگارى‌

Paralogism

استدلال نادرست، استدلال غلط، استدلال فاسد.

تقريبا معادل سوفيسم است، اما بدون اينكه در آن قصد فريب و اغفال ديگرى باشد.

Partial inclusion

عموم و خصوص من وجه‌

Participable

قابل اشتراك‌

Participation

اشتراك‌

Particle

ادات‌

Particular

1- جزيى (در مورد شى‌ء خارجى يا تصوّر آن)

2- جزيى (در مورد قضيّه) يعنى قضيّه‌اى كه برخى از افراد موضوع آن مورد نظر باشند.

Particular affirmative

Proposition

قضيّه موجبه جزئيّه‌

Particular negative Proposition

قضيّه سالبه جزئيّه‌

Particular quantifier

سور جزيى‌

»i«

است، و نماد سالبه‌نماد قضيّه موجبه جزئيّه‌

»O«

. جزئيّه‌

Passion (/-action)

انفعال (يكى از مقولات عشر)

Perception

ادراك‌

Perfect figure

شكل كامل (- شكل اول قياس)

perfect induction

استقراء تامّ‌

Persuasion

اقناع‌

Persuasive

اقناعى، اقناع‌كننده.