نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 348
Negative proposition
قضيّه
سالبه
Nominal
definition
شرح
الاسم
Non
causa pro causa ,Fallacy
مغالطه
«وضع ما ليس بعلة علة»
Non
-derivative proposition
حمل
مواطاة
Notion
تصوّر،
تصوّر انتزاعى، تصوّرى كه متضمّن اوصاف ذاتى شىء باشد.
Noun
اسم
O
O
نماد
(سمبل) قضيّه سالبه جزئيه. مأخوذ از دومين
(O -Proposition) .nego
حرف
مصوّت
Object
شىء
خارجى
Object
اعتراض
كردن، مخالفت ورزيدن
Objection
اشكال،
اعتراض، ايراد
Objective
(/-subjective)
عينى،
خارجى، واقعى
Objectivity
عينيت،
خارجى بودن
Obversion
يكى از
روشهاى استنتاج مستقيم. بدينگونه كه نقيض محمول را جايگزين محمول مىكنيم، و كيف
قضيّه را تغيير مىدهيم: هر انسانى حيوان است. هيچ انسانى لا حيوان نيست.
» contraposition «
را
مىتوانعكس نقيض
obversion
دانست كه
پس از اين تغييرنوعى
منعكس هم
بشود.
Omni
هر. سور
موجبه كليّه (در لاتينى)
Ommi et
nullo (dictum de -)
Opinion
1- رأى.
2- ظن
Opposition
تقابل
Organon
ارغنون
(مجموع آثار منطقى ارسطو)
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 348