Petitio Principii
مصادره به مطلوب
Philosophema
اصطلاح يونانى كه ارسطو آن را به دو معنى ذيل بكار برده است:
1- استدلال علمى و برهانى، در مقابل استدلال
(epichierema -)
ياخطابى يا جدلى
» eristic «
يا سفسطى و نيز در مقابلاستدلال
» aporema «
يعنى استدلال جدلى كه به تناقض
منجر شود.
2- در حالت جمع به معنى تحقيقات يا تعليمات فلسفى.
Plurality
كثرت، كثيرين
Polemic ,Polemical
بحثى، مناظرهاى، مجادلهاى، مباحثهاى، احتجاجى.
Polemics (n)
نامهها و رسالههايى كه در اثبات و ردّ يك نظر، بين صاحبنظران ردّ و بدل مىشود. رسالههاى مناظرهاى، رسالههاى احتجاجى.
Polysyllogism
قياس مركّب موصول النّتايج، قياس مركّب.
دو قياس، يا چند قياس متوالى كه نتيجه هرقياس در قياس بعد مقدمه واقع شود. قياس مقدم را
» prosyllogism «
مىنامند و قياسى را كه پس از
» episyllogism «
. آن مىآيد
نوع ديگر قياس مركب كه نتايج در آن محذوف
sorite
ناميده مىشود. و بنابراين
است
قياس مركب مفصول النتايج است.
Position
وضع (يكى از مقولات عشر)
Possession
1- ملك (يكى از مقولات عشر) كه جده وله وقنيه نيز ناميده مىشود.
2- ملكه (در مقابل عدم)
Possession and privation
ملكه و عدم
Possibility
امكان عامّ. امكان
Possible
ممكن عامّ، ممكن به امكان عامّ، ممكن
Posterior
متأخّر
Posteriority
تأخّر
Postpredicaments
قسمت ما بعد مقولات. قسمت اخير رساله مقولات ارسطو