responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 332

Conjunctive

1- عطفى‌

2- در اصطلاح منطق پررويال قياسى كه كبراى آن چنان مركب است كه نتيجه در آن مذكور است.

Connective

ادات‌

Connotation

در اصل لغت به معنى در عين‌حال شناساندن است.

1- خاصيت يك لفظ كه در عين اينكه بر چيزى دلالت دارد، برخى از اوصاف آن را برساند.

دلالت التزامى (در اصطلاح اسكولاستيك).

2- در نزد بعضى از منطقيان جديد عبارتست از مجموع اوصاف يك شى‌ء و در اين حال با

(comprehension)

مترادف است. مفهوم‌

denotation

با مصداق مترادف است. چنانكه‌

connotation

هم به معنى دلالت لفظبهرحال‌

است بر مفهوم، و هم به معنى خود مفهوم.

denotation

نيز هم به معنى دلالت لفظچنانكه‌

بر مصداق است، و هم به معنى خود مصداق.

Consequence

نتيجه‌

Consequent

تالى (در مقابل مقدّم)

Consistency

وصف استدلالى كه مطابق قواعد منطق باشد.

منطقى، منطقا صحيح بودن، موافق اصول منطق بودن، منتج بودن، سازگارى‌

Consistent

منتج، يعنى قياسى كه شرايط انتاج و ساير شرايط صحّت قياس كاملا در آن رعايت شده باشد.

مطابق قواعد منطق، منطقى‌

Content

محتوى‌

Contingency

امكان خاصّ‌

Contnigent

ممكن (به امكان خاصّ)

Contradiction

تناقض‌

Contradictory

متناقض‌

Contradictories

متناقضين‌

Contraposition

عكس نقيض‌

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست