نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 242
ص 375).
مستقرى
استقراءكننده،
بكاربرنده استقراء. (- استقراء)
«... چه
بسيار حكمهاى يقينى حسى يا تجربى به توسط استقراء اكتساب كنند و اگرچه مستقرى
نداند كه آن حكم به استقراء كسب كرده است» (اساس، ص 332).
مستقرى
استقراء
شده، از راه استقراء بدست آمده.
«فرق بين
محسوس و مستقرى و مجرّب اين است كه محسوس البته افاده حكم كلى نمىكند، در صورتى
كه امور مستقرى چه با شرط و چه بىشرط موجب يقين كامل نمىشود و تنها افاده ظن
غالب مىكند. اما مجرّب موجب يقين كامل مىشود» (شفا، برهان، ص 48).
مستقيم
(- قياس
مستقيم) (-/ خلف).
مسلّمات
1-
قضايائى كه در نزد شخص طرف بحث مسلّم و قطعى باشد، گو اينكه بحثكننده با وى آن را
مسلّم نداند. و اين نوع قضايا در قياس جدلى بكار مىرود. و چون خصم آن قضايا را
قبول دارد بايد نتايج مترتّب بر آنها را نيز بپذيرد (- جدل).
«مشهورات
و مسلمات مقدمه قياس جدلىاند. و شك نيست كه اوّلى و هرچه با وى شمرده آمد اگر
اندر جدل بوند بهتر بود، و ليكن نه از جهت آن را اوفتند اندر جدل كه حقاند، و
ليكن از جهت آن را كه مشهورند و مسلماند» (دانشنامه، ص 129). «مسلمات آن مقدمهها
بوند كه چون خصم تسليم كند، پس بر وى بكار دارى.
خواهى حق
يا مشهور يا مقبول باش، و خواهى مباش. و مسلمات مشهور يك تناند كه خصم است و
مشهورات مسلم جماعت مردم» (دانشنامه، ص 5- 124).
2- هريك
از مواد قياس به اعتبار اينكه برخى از آنها در نزد عقل مسلم است و برخى در نزد
وهم، و پارهاى در نزد مخاطب، و بعضى در نزد قومى خاص.
«و اين
سيزده صنف را مسلمات خوانند.
چه بهرى
مسلم است به نزديك عقل اول، و بهرى به نزديك وهم، و بهرى به نزديك جمهور، و بهرى
به نزديك قومى خاص، و بهرى به نزديك شخص» (اساس، ص 348).
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 242