نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 212
و كلى ذاتى بر سه قسم است: نوع و جنس و فصل. و كلى عرضى بر دو قسم:
عرض خاص يا خاصه، و عرض عام. و مجموع كليات ذاتى و عرضى را كليات خمس مىنامند.
وجه حصر
كلى در پنج قسم اين است كه:
كلى نسبت
به افراد خود يا تمام حقيقت آنها است، يا جزء حقيقت آنها، يا خارج از حقيقت آنها.
اگر تمام حقيقت افراد باشد نوع است. و اگر جزء حقيقت افراد باشد يا تمام مشترك
است، يا غير تمام مشترك.
آنكه تمام
مشترك است جنس است، و آنكه تمام مشترك نيست فصل. اما كلى خارج از حقيقت افراد، يا
تنها به يك حقيقت اختصاص دارد، يا به حقايق مختلف. آنكه مختص به يك حقيقت است خاصه
است، و آنكه اختصاص به يك حقيقت ندارد، عرض عام.
كلى براى
اين اقسام پنجگانه بمنزله جنس است و هر يك از اين كليات به منزله نوع آن (- اسماء
خمسه، خمسه مفرده).
كلّى ذاتى
(- ذاتى).
كلّى سالب
(- سالبه
كليه).
«و ديگر
آن است كه حكم بر همه كرده باشند به سلب و نفى، چنانكه گوئى هيچ مردم جاويدانه
نيست. و آن را كلى سالب خوانند. و سو روى هيچ بود» (دانشنامه، ص 40).
كلّى
طبيعى
مفهوم كلى
كه از اعيان جزئى مستفاد مىشود، مانند مفهوم انسان، و اسب، و آهن، و فلز، و
سفيدى، و شيرينى. (- معقولات اوليه، ص 264)
«و [نفس]
از اشراق نورى كه از مبادى او بحسب استعداد بر او فايض شود، تجريدى اكتساب كند، تا
آن ماهيت را كه مجمع اعراض غريب است، و مستعد قبول اضداد و متقابلات، به تنهائى
ادراك كند و آن طبيعت آن محسوس باشد كه آن را كلى طبيعى خواندهايم» (اساس، ص
375).
«لفظ كلى
به اشتراك بر سه معنى اطلاق كنند: اول آنچه قابل وقوع شركت باشد در وى، چنانكه
گفتيم و آن را كلى منطقى خوانند. دوم چيزهائى كه به اين صفت موصوف تواند بود از
اعيان موجودات، مانند انسان و سواد، و غير آن. چه ماهيتهاى انسان و سواد و غير آن
هم
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 212