responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 170

ميزانى و آلت كنترل معنى شود.

قايس‌

بكاربرنده استدلال قياسى، استدلال‌كننده به طريق قياس.

«قياس در اين صناعت و ديگر صناعاتى كه بعد از اين آيد، قولى بود مؤلّف از اقوالى كه وضع آن مستلزم قولى ديگر بود فى نفس الامر يا به حسب تصور قايس» (اساس، ص 445). (نيز- شفا، برهان، ص 21- 64- 78- 133- 209).

قراين‌

جمع قرينه.

قرينه‌

نسبت صغرى و كبرى به يكديگر از حيث طرز تأليف. (- ضرب)

«و هرتأليف كه به صدد استلزام قولى بود، اگر مستلزم بود و اگر نبود آن را اقتران خوانند، و آن مؤلّف را قرينه خوانند (اساس، ص 186). «و به اين سبب اين قرينه را در اين شكل عقيم شمرند» (اساس، ص 194). «و چون محصورات چهار است، و در هرقياسى حملى دو مقدمه، و هرمقدمه ممكن باشد كه يكى از محصورات افتد، پس قراين ممكن الوقوع در هر شكل شانزده بود كه از ضرب چهار در چهار حاصل آيد. و هر يكى را از آن قراين ضربى خوانند و بهرى از آن جمله منتج بود و بهرى عقيم» (اساس، ص 193).

قسمت‌

(- تقسيم).

«و بعد از آن طلب ذاتيات او كنند بطريق تحليل و قسمت و امثال آن، تا از آن تركيب حد كنند» (اساس، ص 425). «هر يكى را از برهان و قسمت و استقراء در اكتساب حد، نوعى از معاونت است» (اساس، ص 420).

قضاياى موجّهه‌

قضيّه موجّهه قضيّه‌اى است كه در آن جهت قضيّه (ضرورت يا امكان يا دوام يا امتناع محمول براى موضوع) بالصّراحه ذكر شود. مانند «مجموع زواياى مثلث مساوى صد و هشتاد درجه است بالضّروره»، و «ممتنع است كه مجموع زواياى مثلث دويست درجه باشد». لفظ «بالضّروره» يا «بالامكان» يا ... جهت ناميده مى‌شود، و البته ممكن است مطابق نفس الامر باشد يا نباشد. اگر مطابق باشد، قضيّه صادق است و اگر نباشد كاذب.

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 170
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست