responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 112

اعيان خارجى.

(-/ دلالت وضعى)

دلالت عقلى‌

دلالت چيزى بر چيز ديگر بسبب حكم عقل، مانند دلالت دود بر آتش، و دلالت متحرك بر محرك.

دلالت مطابقه‌

يكى از اقسام سه‌گانه دلالت لفظ بر معنى و آن دلالت لفظ است بر تمامى معنى موضوع له. مانند دلالت لفظ خانه بر كل خانه، و دلالت لفظ انسان بر تمام ذاتيات آن.

«دلالت الفاظ بر معانى از سه نوع تواند بود:

اول آنكه به لفظ آن معنى خواهند كه به وضع به ازاء او نهاده باشند، چنانكه مردم گويند و به آن حيوان ناطق خواهند. و آن را دلالت مطابقه خوانند» (اساس، ص 7).

دلالت وضعى‌

دلالت چيزى بر چيز ديگر بر حسب قرارداد و مواضعه، مانند دلالت لباس سياه بر ماتم، و دلالت علائم مخابرات بر معانى مخصوص، و دلالت الفاظ بر معانى.

دلالتى كه در منطق مورد توجه است همين دلالت وضعى الفاظ بر معانى است.

دليل‌

1- دالّ، رهنمون، دلالت‌كننده، نشان و علامت.

«و چون خواهد كه غير خود را از آن مدركات اعلام كند، بحسب مقاصدى كه ارادت او به آن متعلق باشد، افعال و حركات ارادى خود را بر آن دليل سازد به وضع» (اساس، ص 61). «قياس فراسى به صورت بر هيأت تمثيل بود، و به ماده از مواد دليل و علامت. و به اين قياس از هيأتى بدنى بر خلقى نفسانى دليل سازند ...» (اساس، ص 339).

2- «قياس اضمارى كه حد وسط آن اگر در اصغر يافت شود، مستلزم چيز ديگر براى اصغر خواهد بود، مانند «اين زن شيردار است- پس زائيده است». و اگر هردو مقدمه ذكر شود، ترتيب آن ترتيب شكل اول خواهد بود. دليل گاهى بر اين نوع قياس اطلاق مى‌شود، و گاهى بر حد وسط اين نوع قياس. چه مثلا شير داشتن دال بر بچه زائيدن است» (نجات، ص 59)[16].

3- در اصطلاح متقدمان قياسى بود كه كبراى او رأيى باشد. و رأى مقدمه‌اى‌


(1). شيخ در شفا دليل را به معنى ديگرى نيز بكار مى‌برد كه همان برهان إنّ است در اصطلاح ديگران.

نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد    جلد : 1  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست