نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 111
دائمه
(- قضيه
دائمه، ص 175 و 176).
دلالت
بودن شىء
به نحوى كه از علم بدان علم به چيز ديگر حاصل آيد. مانند دلالت جاى پا بر رونده، و
دلالت دود بر آتش، و دلالت لفظ بر معنى.
دلالت
التزام
يكى از
اقسام سهگانه دلالت لفظ بر معنى (مطابقه، تضمن، التزام). و آن دلالت لفظ است بر
چيزى كه خارج از معنى موضوع له است ولى معمولا با آن ملازم و همراه است. مانند
آنكه خانه بگويند و مراد اثاث البيت باشد.
«و دلالت
الفاظ بر معانى از سه نوع تواند بود ... سيوم آنكه به لفظ آن معنى خواهند كه لازم
آن معنى باشد كه به ازاء آن نهادهاند. چنانكه به مردم ضاحك خواهند، و به درازگوش
خر، و آن را التزام خوانند ... و التزام نامحدود بود. چه لوازم معنى محصور و مضبوط
نباشد. و اگر لوازم در شهرت مختلف باشند، مشهورتر به دلالت اولى بود. چنانكه به
شير شجاع خواهند نه ابخر» (اساس، ص 7 و 8).
دلالت
تضمّن
از اقسام
سهگانه دلالت لفظ بر معنى. و آن دلالت لفظ بر چيزى است كه جزء موضوع له باشد.
مانند دلالت لفظ انسان بر حيوان و نامى و جسم. و نيز مانند اينكه ديوار خانه كسى
خراب شده باشد و او بگويد «خانهام خراب شده است» كه مراد از لفظ «خانه» جزئى از
خانه است.
«دلالت
الفاظ بر معانى از سه نوع تواند بود ... دوم آنكه به لفظ آن معنى خواهند كه داخل
بود در آن معنى كه لفظ به ازاء آن نهادهاند، چنانكه به مردم حيوان خواهند، يا به
مردم بعضى از اعضاى مردم خواهند.
و آن را
دلالت تضمن خوانند» (اساس، ص 7). « [دلالت تضمن] محدود بود، چه اجزاء معنى محصور
باشد و التزام نامحدود بود. چه لوازم معنى محصور و مضبوط نباشد» (درّة، ص 17).
دلالت
تواطى
(- دلالت
وضعى، ص 112).
دلالت
طبعى
دلالت
چيزى بر چيزى ديگر از روى طبع، مانند دلالت پريدگى رنگ چهره بر ترس، و برافروختگى
آن بر خشم يا تب، و دلالت ضربان نبض بر تب، و دلالت صور ذهنى بر
نام کتاب : فرهنگ اصطلاحات منطقى نویسنده : خوانساری، محمد جلد : 1 صفحه : 111