بنابراين نبايد تعجب كنيم كه قرآن كريم درباره منافقان در سوره بقره، آل عمران، نساء، انفال، توبه، عنكبوت، احزاب، فتح، منافقون، حديد، و تحريم، بحث و گفت و گو نموده است، و سيماى اين گروه به ظاهر شيرين و در باطن تلخ رانشان داده است .
***
دو آيه دور آغاز بحث از طريق تمثيل وضع آنان را روشن مى سازد .
فرض كنيد در شب تاريك كه سياهى همه جا را فراگرفته و احتمال هجوم گزنده ها و درنده ها روح و روان إنسان را رنج مى دهد براى پيدا كردن راه گريز و مسير صحيح آتشى را روشن مى كنيم تا اطراف خود را ببينيم و راه را از كوره راه تشخيص دهيم.
در اين حالت كه با نيم اميدى بسر مى بريم طوفانى برمى خيزد و آتش را خاموش مى كند و اميد إنسان به نا اميدى، و نشاط را به غم و دلهره تبديل مى سازد.
قرآن وصف چنين شخصى را كه در اين گيرودار در اثر برافروختن آتش روح جديد در كالبدش دميده مى شود و مى خواهد از آن بهره بگيرد آنگاه طوفان تمام سرمايه را از أو مى گيرد، چنين بيان مى كند: