نام کتاب : جهان بينى مادى معاصر نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 95
1ـ هرگاه محيط دايره اى را بسيار بزرگ فرض كنيم و آن را به قوس هاى بسيار ريز ريز تقسيم نماييم به صورت خط مستقيم در مى آيد و دليل آن را محاسبات رياضى قرار داده كه مربوط به رابطه قوس با وتر است.
هنگامى كه ميل به صفر بكند. و به تعبير خود انگلس على رغم اعتراضات عقل سالم، محاسبات مشتقات، كج و راست را تحت شرايطى مساوى مى داند و از اين طريق به موفقيت هايى نائل مى شود; موفقيت هايى كه عقل سالم كه بر تناقض گوهر كج و راست پافشارى مى كند، هرگز به آن نخواهد رسيد.[1]
پاسخ اين مطلب روشن است و آن اين كه هيچ گاه اين قوس هاى بسيار ريز ريز به صورت خط مستقيم در نخواهد آمد بلكه اين ضعف حس است كه كجى نامحسوس آن را درك نمى كند و به تعبير ديگر، آن قوس هاى ريزريز در واقع كجى نامحسوس دارد هر چند محسوس نيست.
بنابراين با نظر دقيق و خالى از مسامحه نمى توان كوچك ترين قوس و وتر فرضى را يكى دانست.
2ـ زندگى از نظر انگلس به معناى تبادل مواد از طريق تغذيه و دفع مواد زايد مى باشد و نتيجه اش اين است كه يك چيز هم خودش است و هم غير خودش. در حقيقت وارد شدن مواد غذايى به درون يك جسم و خارج شدن مواد دفع شدنى، يك نوع تناقض است و به تعبير خود انگلس زندگى يعنى چگونگى هستى يك ماده پروتئينى، در آن است كه