نام کتاب : جهان بينى مادى معاصر نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 87
همان دگرگونى تدريجى ناگسسته و پيوسته است، هرگز ملازم با جمع بين نقيضين نيست.
حركت نه تناقض است و نه حل كننده آن
زنون تصور مى كرد كه واقعيت حركت جز تناقض و اجتماع وجود و عدم چيزى نيست، و چون اجتماع آن دو را جايز نمى دانست طبعاً حركت را، يك امر محال تلقى مى كرد.
هگل در اين كه حركت جمع ميان وجود و عدم است با زنون هماهنگ مى باشد ولى چون جمع نقيضين را ممكن مى دانست، به تصديق هر دو برخاست، هم حركت و هم جمع ميان وجود و عدم را ممكن تلقى كرد.
اكنون بايد ديد اشتباه اين دو فيلسوف كجا است. ريشه اشتباه اين دو، مطلبى است كه شرح آن را در درس ششم خواهيد خواند و آن اين كه: بودن را با ماندن مساوى تلقى كرده و در مكان بودن را به معناى در مكان ماندن و به عبارت روشن تر: بودن را با سكون يكى گرفته اند.
توضيح اين كه: برخى بودن و شدن را ضد يكديگر مى گيرند و پديده هاى ساكن و غير متحول را با بودن و متحول را با شدن توصيف مى كنند، توگويى «بودن» ضد «شدن» است در حالى كه تفسير سكون به بودن، سخت اشتباه است و هرگز بودن و شدن در مقابل يكديگر قرار نمى گيرند بلكه شدن در مقابل ماندن است و هر دو صورت هايى از بودن و هستى مى باشند و در حقيقت، هستى و بودن به دو گونه تجلى مى كند: هستى ثابت و هستى غير ثابت و يا بودن ثابتو يا بودن
نام کتاب : جهان بينى مادى معاصر نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 87