نام کتاب : جهان بينى مادى معاصر نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 77
مى آورد و جامعه تصويرى از دو طبقه كه به شدت در مقابل يكديگر قرار گرفته اند، خواهد بود، طبقه كوچكى اما ثروتمند، طبقه بزرگى اما ناچيز كاركشاكش و دشمنى بين اين طبقات توسعه خواهد يافت و سرانجام انقلابى پديد خواهد آمد تا به يك جامعه بى طبقه رهنمون شود».[1]
ما فعلا در محتواى سخن او، بحث نمى كنيم و اين گونه نظام كه يك طبقه را مرفه و نعمت زده و طبقه ديگر را فقير و رنج زده كند محكوم مى نماييم جان سخن اين جاست كه اين نوع تضاد اجتماعى شبيه آفرينش جسم از عناصر گوناگون و يا قوا و نيروهاى مختلف است تا تعادل خرد پسندانه ميان طبقات به وجود نيايد، نبرد و جنگ ميان آنان پيوسته خواهد بود و ضايعاتى به دنبال خواهد آورد اما اين نوع تضاد چه ارتباطى به امتناع ضدين دارد كه شرط اساسى آن اجتماع در موضوع واحد حقيقى است; در صورتى كه جامعه انسانى، از يك وحدت اعتبارى و قراردادى برخوردار است، جامعه آمريكا كه مظهر بزرگ براى فاصله طبقاتى است يك واحد حقيقى و واقعى مانند گوشه پيراهن انسان نيست كه نمى تواند در يك لحظه، سياه و سفيد باشد تا وجود چنين طبقات را گواه بربطلان و بى پايگى قانون منطقى اضداد و نقائض بدانيم، زيرا هر فرد از افراد طبقات مختلف از سرمايه دار و كارگر، وجود مستقل و جداگانه دارد، اين ذهن ماست كه به مجموع افراد سرمايه دار يا افراد كارگر رنگ وحدت مى دهد و همه را يك طبقه حساب مى كند، درست مانند اين است كه به يك كتابخانه بزرگ كه ده