responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جهان بينى مادى معاصر نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 180

يك رشته قوانين عمومى جهان، چيز ديگرى نيست وجود چنين قوانينى در طبيعت، بسان جاذبه عمومى نيوتون، يا قانون نسبيت انيشتن است و كشف اين نوع از قوانين نه تنها پايه هاى خداشناسى را متزلزل نمى سازد، بلكه ما را به وجود پديدآورنده اين قوانين در ماده رهبرى مى نمايد، ولى در اين ميان «ماركس» به تبعيت از شاگرد هگل، «فويرباخ» (كه از ديالك تيك استاد، «هگل» بى خدايى جهانى را نتيجه گرفت و طبيعت مسلكى را از نو، برپايه ديالك تيك پايه گذارى كرد و انسان را خداى خود شناخت، عقيده خود را مبنى بر انكار خلقت و آفرينش چنين توجيه كرد: طبيعت با داشتن خصيصه «ضدخود سازى» نقش آفرينش گرى دارد و جهان ماده با مكانيسم جدلى و تناسلى خودرو، به تنهايى قادر است از درون خود، بدون ارتباط و احتياج به غير تحول و تكامل يابد و صورت كامل ترى از نوع خود بسازد و با وجود اين اصل ديگر براى عاملى به نام خدا، جايى باقى نمى ماند.

خداشناسان از راه هاى علمى و فلسفى بر وجود خدا استدلال كرده اند، ومسئله خلقت وآفرينش را كه ماركس آن را افسانه اى بيش نمى داند، ثابت كرده اند. آنان با براهين علمى و فلسفى حدوث ماده و حدوث صفات و عوارض آن و حدوث قوانين حاكم بر آن را روشن ساخته اند. وحدوث ماده بدون وجود پديد آورنده امكان پذير نيست.

اثبات وجود خدا، و يا اثبات حدوث ماده چيزى نيست كه ما در اين بحث به دنبال آن باشيم، زيرا در اين مورد كتاب ها و رساله هاى فراونى نوشته شده است چيزى كه ما در اين بحث به دنبال آن هستيم اين است كه مثلث هگل در غالب ماركسيسم برفرض صحت،

نام کتاب : جهان بينى مادى معاصر نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 180
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست