اين گروه كه پس از مهاجر وانصار پديد مى آيند، حال وضع آنان اين است كه مى گويد: خدا يا برادران ايمانى ما را كه در ايمان برما سبقت گرفته اند، بيامرز.
در اين جاجمله « يَقوُلوُنَ رَبَّنَا اغْفِرْ» حال از جمله « وَالَّذِينَ جاؤوُا مِنْ بَعْدِهِمْ» است كه با واو عاطفه بر گروه هاى نخست عطف شده است.
بنابراين مانع ندارد كه « والراسخون فى العلم» جمله معطوفه باشد، و جمله «يقولون» جمله حاليه و بيانگر حال « والراسخون» گردد[1].
پاسخ به يك سئوال:
هرگاه راسخان در علم از تأويل متشابه آگاهند، پس چرا مى گويند « آمنا به » ما به متشابه ايمان آورديم درحالى كه مناسب اين است كه بگويند « وَ اُعْلِمْنا تَأْوِيْلَهُ» ما را به تأويل آن آشنا ساخته اند.
پاسخ اين سئوال روشن است، راسخان در علم در برابر گروهى قرار گرفته اند كه در باطن نه در ظاهربه متشابه ايمان ندارند و اگر هم از آن پيروى مى كنند، فقط به خاطر فتنه انگيزى است چنان كه مى فرمايد: ( فَاَمـَّا الَّذِيـنَ فِيْ قُلوُبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعوُنَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ) دراين صورت راسخان در علم براى اظهار مخالفت با اين گروه مى گويند: « ما به متشابه ايمان داريم نه تنها به متشابه ايمان داريم، بلكه به محكم و متشابه هردو ايمان داريم چنانكه مى فرمايد: