نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 454
وَ
اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لا یَخْلُقُونَ شَیْئاً وَ هُمْ
یُخْلَقُونَ وَ لا یَمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ لا
یَمْلِکُونَ مَوْتاً وَ لا حَیاةً وَ لا نُشُوراً فرقان/ 3 معلوم میشود که
مراد از اناث منفعلها و کار پذیرها است که باید آنها را بتراشند و بسازند و
بشکلی در آورند و آنها، فاعل و مختار و مستقل و کارساز و آفریننده نیستند
یعنی بجای خدا موجودات ناتوان و بینفع و ضرر و نیز شیطان بیفایده را
میخوانند. 118- لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصِیباً مَفْرُوضاً. نصیب
معین شیطان همان پیروان او هستند که فرموده: إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی
الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ نحل/ 100
آیه دلیل است به اینکه شیطان موجود مستقلّی است. 119- وَ
لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ
فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ
خَلْقَ اللَّهِ. بیان نصیب مفروش است «اضلّنهم» شامل همه مذکورات بعدی
است، ذکر آنها به علت اهمیّت آنهاست، عرب گوش بعضی از چهار پایان را شکافته
گوشت و سوار شدن آنها را حرام میدانستند چنان که در ما جَعَلَ اللَّهُ
مِنْ بَحِیرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِیلَةٍ ... مائده/ 103 آمده است
لفظ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ در جای حرام کردن حلال و در عین
حال ذکر بدعت مشرکان است. در مجمع البیان از امام صادق علیه السّلام نقل
شده مراد از خَلْقَ اللَّهِ دین خدا است در این صورت منظور بدعت گذاردن در
دین است که آن را تغییر میدهد در تفسیر عیاشی خَلْقَ اللَّهِ امر اللَّه
معنی شده است یعنی مردم در اثر پیروی از شیطان چنان کارهایی میکنند و دین
خدا را تغییر میدهند وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ
اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً مراد از ولیّ، سرپرست و مقتدا
است این قسمت تذکّر است به آنان که از شیطان پیروی میکنند.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 454