نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 38
بلاغ: تبلیغ و رساندن. بمعنی کفایت نیز آید، مراد از آن معنای اوّل است. القسط: عدالت. حبطت: حبط بمعنی باطل شدن و بی اثر شدن است «حبط عمله: بطل ثوابه». وجهی: درباره أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ رجوع شود به (بقره/ 112). نصیب: بهره معیّن و ثابت. نصب در اصل بمعنی رنج دادن، رنج دیدن و بر پاداشتن است، بهره را از آن نصیب گویند که ثابت و معیّن است. تمسنا: مسّ بمعنی دست زدن و رسیدن است و اصل آن چسبیدن میباشد. غرهم: تغریر در اینجا بمعنی فریفتن است «غرّ فلانا: خدعه و اطمعه بالباطل». یفترون: افتراء یعنی: جعل دروغ و چیزی از خود در آوردن، اصل آن فری بمعنی بریدن و شکافتن است. وفیت: وفاء و ایفاء بمعنی تمام کردن، توفیه بمعنی تمام دادن حقّ است.
شرحها
در این آیات روشن شده که دین در نزد خدا فقط انقیاد و تسلیم شدن بخداست
برنامه همه پیامبران همین بوده، اهل کتاب که این سخن را قبول ندارند،
دانسته و از روی دشمنی و حسد اختلاف کرده و میکنند، اینها تسلیم حقائق
نمیشوند بدلیل آنکه در گذشته پیامبران و امر به معروف کنندگان را
گشتهاند، اینکه میگویند: ما در صورت بدکار بودن فقط چند روز در عذاب
خواهیم بود، خود فریبی است، خدا بحساب همه خواهد رسید، این آیات با آیات
قبلی که یادی از
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 38