نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 365
انفاق
میکردند زیرا خدا هم به حال آنها داناست و هم پاداش کسی را کاهش نمیدهد
بلکه فزون هم میگرداند. این آیه تعلیل استفهام در آیه قبلی است. 41-
فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی
هؤُلاءِ شَهِیداً «هؤلاء» ظاهرا راجع بامّت اسلامی است یعنی تو را هم باین
امّت شاهد میآوریم از روایت کافی به نظر میآید که «هؤلاء» راجع به
«شهیدا» است یعنی آن حضرت شاهد بر شهداء امتهای دیگر است لکن روایت ضعیف
است [1] این آیه تهدید دیگری است راجع به مختال و فخور یعنی حال آنها چگونه
خواهد بود روزی که تو بر نافرمانی آنها پیش خدا گواهی دهی. رجوع شود به
«نکتهها». 42- یَوْمَئِذٍ یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ عَصَوُا
الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّی بِهِمُ الْأَرْضُ وَ لا یَکْتُمُونَ اللَّهَ
حَدِیثاً [2]. معنای «زمین با آنها مساوی میبود» یعنی زنده نمیشدند و
از زمین متمایز نمیگشتند نظیر: یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ
تُراباً نبأ/ 40 وَ لا یَکْتُمُونَ .... ظاهرا عطف است بر «یود»، آن
در مقام عدم امکان کتمان است یعنی نمیتوانند هیچ واقعهای را از خدا کتمان
کنند، به موجب: یَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا یَخْفی عَلَی اللَّهِ مِنْهُمْ
شَیْءٌ غافر/ 16 و یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ
لا ناصِرٍ طارق/ 9 و 10 هیچ چیز را نمیتوان از خدا پنهان داشت. بلی به
موجب یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِیعاً فَیَحْلِفُونَ لَهُ کَما
یَحْلِفُونَ لَکُمْ مجادله/ 18 و ثُمَّ لَمْ تَکُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا
أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما کُنَّا مُشْرِکِینَ انعام/ 23 میخواهند
کتمان کنند ولی نمیتوانند.[1] چنان که در آلاء الرحمن فرموده است. [2] حدیثا نکره در سیاق نفی و مفید عموم است یعنی: هیچ واقعهای را نمیتوانند کتمان کنند.
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 365