نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 292
سه ساله طبیعة از غریزه جنسی نیز پیر شده است.
زینب دختر جحش
زینب دختر جحش، دختر عمّه رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله بود، زیرا که
زینب دختر میمونه بنت عبد المطلب است. آن حضرت با ازدواج زینب یک سنت
پوسیده جاهلیّت را کوبید، و آن اینکه: زید بن حارثه غلام آن حضرت بود،
حارثه پدر زید به مکّه آمد تا پسرش را با پول خریده به شهر خویش ببرد، حضرت
او را در رفتن مخیّر فرمود، زید حاضر نشد از آن حضرت جدا شود، حضرت بپاس
این عمل «زید» را پسر خوانده خویش کرد و در مکه اعلام نمود که «زید» پسر من
است در رسم جاهلیت پسر خوانده مثل پسر نسبی بود. رسول خدا صلّی اللَّه
علیه و آله خواست زینب را به «زید» تزویج کند، زینب و برادرش ابو احمد باین
کار راضی نبودند چون «زید» غلام و آزاد کرده بود، حضرت که میخواست رسوم
کهنه را بکوبد در این امر پافشاری کرد تا زینب و برادرش راضی شدند، ازدواج
انجام گرفت ولی آن دو توافق اخلاقی نداشتند بالاخره کار بطلاق کشید. در نظر جاهلیت ازدواج پیامبر با زینب صحیح نبود که «زید» پسر خوانده آن حضرت بود و از آن نظر گرفتن زن پسر خوانده حرام. قرآن
این بدعت را از بین برد و فرمود: وَ ما جَعَلَ أَدْعِیاءَکُمْ
أَبْناءَکُمْ ذلِکُمْ قَوْلُکُمْ بِأَفْواهِکُمْ وَ اللَّهُ یَقُولُ
الْحَقَّ وَ هُوَ یَهْدِی السَّبِیلَ یعنی خدا پسر خواندهها را پسران شما
نکرده، این فقط سخن شما در زبان است، خدا حق را میگوید و به راه حق رهبری
میکند. آن حضرت پس از طلاق و خروج «عدّه» زینب را تزویج کرد و بدعت
جاهلیت را کوبید، مقدر بود که آن بدعت بدست پیامبر از بین برود تا دیگران
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 292