نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 128
خداست و در دنیا،
دوری از توفیق و رحمت، و لعنت مردم نفرین آنهاست در حق غیر، لعنت خدا در
حق این مردم روشن است، ملائکه نیز آنها را نفرین میکنند که راه توحید و
سعادت را مسدود کردهاند زیرا ملائکه همواره در بازشدن راه توحید میکوشند،
علّت نفرین مردم آن است که: اینگونه گمراهان، بضرر آنها نیز تمام میشود،
نظیر این تعبیر در سوره بقره آیه 161 نیز آمده است. 88- خالِدِینَ فِیها
لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ منظور از ضمیر
«فیها» لعنت است که در آیه سابق گذشت. راجع به «خلود» در ذیل آیه قالَ
النَّارُ مَثْواکُمْ ... انعام/ 128 صحبت خواهیم کرد، لفظ وَ لا هُمْ
یُنْظَرُونَ اگر مثل «لا ینظر اللَّه الیهم» باشد کنایه از عدم شمول رحمت
است و شاید منظور آن باشد که «از عذاب مهلت داده نمیشوند» این احتمال با
«خالدین» مناسب است. 89- إِلَّا الَّذِینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ
أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ توبه و پذیرفته شدن آن، در
اسلام «بن بست» را از میان برداشته است، علی هذا هر فرد در هر کاری که هست
میتواند در عمل خود تجدید نظر نماید و اگر به سوی خدا و عمل صالح باز
گردد، خدا او را قبول میکند. در مجمع البیان فرموده: گویند: آیات سه
گانه اخیر درباره مردی از اهل مدینه به نام حارث بن سوید نازل گردید، او
«محذر بن زیاد» را با حیله بقتل رسانید و از اسلام برگشت و بمکه فرار نمود،
سپس از عمل خود پشیمان شد، بخویشان خود در مدینه سفارش کرد که از رسول خدا
صلّی اللَّه علیه و آله درباره توبه او به پرسند، در نتیجه آیات سه گانه
نازل گردید، مردی از اقوام او آیات را به مکه آورد و گفت: میدانم که در
توبهات راستگویی، رسول خدا از تو راستگوتر و خدا راستگوتر از شما است، او
به مدینه باز گشت و توبه کرده و مسلمان خوبی
نام کتاب : تفسيراحسنالحديث نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 128