مدققين هندي گفتهاند، در كتب خانههاي بزرگ هند و اروپا از آن سراغي ندارند، گويا كتاب مذكور تا كنون مكشوف نيست. اگر
اين كتاب منظوم مولانا در بين ميبود، آن وقت ميتوانستيم، راجع به شعر وي
و براعت سخن منظوم او مفصلا و با اقامه حجت و برهان سخن گوئيم، ولي اكنون
كه منظومات محدود مؤلف در دست است نميتوان علي وجه التفصيل درين مبحث داخل
شد. يك رباعي كه اخبار الاخيار مولانا عبد الحق بحوالت شيخ نظام الدين
نوشته كه مولانا در دوران تذكير و موعظت گفت، معلوم نيست كه ازوست يا از
شخص ديگري در دوران خطابت و موعظت تضمين كرده، در منظومات ديگري كه مولانا
بموارد مختلف در طبقات نوشته، استحكام و متانتي نمايان است، كه نميتوان
آنرا از دسته اشعار خوب زبان بيرون شمرد، مثلا غزل شكر كه در طبقه اول در
آخر مبحث القاب همايون حضرت محمد (ص) سروده، در رواني و انجام و متانت خويش
از سرآمد آثار زبان بشمار خواهد آمد، و مطلع آن اين است: اي مر دهان
تنگ ترا تنگها شكرشاخ نبات تست بر آونگها شكر مقطع اين غزل نيز اقتدار و
نيروي طبع، و وسعت عرصه سخن را براي شاعر پديد ميآورد، آنجا كه گويد:- منهاج
راست عرصه ملك سخن فراخكز نعت تست در دهنش تنگها شكر در برخي از موارد
مولانا اشعار عربي و فارسي را در ضمن نثر خود آورده و اشارتي نكرده، كه
اشعار مذكور از كيست؟ چون تحقيق اين مسئله استقراء و تصفح زياد ميخواست، و
كتب و مراجع لازمه در وقت تحرير اين مقال پيش من نبود آنرا بآينده گذاشتم،
و از خوانندگان خود درين باره پوزش ميطلبم، چون اشعار و قصايد مولانا در
متن كتاب آمده، و خوانندگان محترم هم خوانده ميتوانند، در اين جا به نقل
مكرر آن نيازي نيست، و همين نگاه مختصر بسنده است. در اين جا بي مناسبت
نيست، كه راي يك نفر دانشمند معاصر را كه در كلمات مختصر راجع به قصايد
مولانا نوشته اقتباس كنم، پروفيسور عبد الستار صديقي كه از دانشمندان هند
است در مقالتي كه بر شاعري مولانا نوشت، چنين گفت:-