دانشمند ديگر تهران مرحوم عباس اقبال گويد: «كتاب
طبقات ناصري هم از حيث سلاست و استحكام انشاء و بلاغت، و هم از جهت اشتمال
بر وقايع مهمه و دقت و ثقت لهجه مؤلف، يكي از شاهكارهاي زبان فارسي است، و
علاوه بر اهميت آن از لحاظ تاريخ غوريه و ملوك هند، در باب تاريخ دوره
استيلاي تاتار، يكي از معتبرترين منابع است، و زمانا يكي از قديمترين
تاريخهاي فارسي است، در باب اين دوره ... و قاضي ابو عمرو منهاج الدين بن
سراج الدين جوزجاني معروف به منهاج سراج از شعراء و نويسندگان بليغ زبان
فارسي است، كه از خانداني از اهل علم و بلاغت بوده و پدران او در سيستان و
بلاد غور صاحب مقامات و احترامات بودهاند ....» [1] اين بود موجز راي
نويسندگان سلف و خلف راجع به مقام عرفاني و روحاني مولانا، و كمال براعت
ادبي و نبوغ علمي وي كه بر سبيل اختصار مذكور افتاد، و خوانندگان محترم
ميتوانند، از ان اهميت مقام اين رجل مشهور و نويسنده معروف و علامه روزگار
را دريابند.
نگاهي باشعار مولانا:-
اشعار زياد مولانا بدست ما نرسيده، و آنچه در كتاب طبقات ناصري
ميبينيد، عبارت از چند قطعه و قصيدهايست كه در موارد مختلفه مذكور
افتاده، و از ان پديد ميآيد، كه مولانا در زبان فارسي و عربي شعر ميگفت، و
در هر دو زبان مقتدر بود، همان طوري كه كلام منثور مولانا از شهكارهاي ادب
و در اوج بلاغت و كمال براعت و سلاست است، اشعار روي بهمان اندازه نيست،
با آن هم نميتوان گفت كه اشعار فارسي مولانا پخته و متين نيست، و عيبي از
عيوب ادبي دران ظاهر است. كتاب منظوم ديگر وي كه ناصري نامه باشد، و در مآثر مولانا ذكري از ان نموديم، متأسفانه در بين نيست. و طوري كه برخي از