[1]
آغاز نهاد (و) چون ملك اختيار الدين ايتكين شهادت يافت، و بدر الدين سنقر
رومي امير حاجب شد [2] (ملك) اختيار الدين التونيه، سلطان رضيه را از
تبرهنده بيرون آورد، و لشكرها جمع كرد، روي بحضرت نهاد، در شهر ربيع الاول
سنه ثمان و ثلاثين و ستمائة، چون از حضرت نامراد باز گشتند، و سلطان رضيه
در حدود كيتهل گرفتار شد، اختيار الدين التونيه در حدود منصور پور گرفتار
آمد [3] روز سهشنبه بيست و پنجم ماه ربيع الاول سنه ثمان و ثلاثين و
ستمائة شهادت يافت [حق تعالي سلطان وقت را باقي دارد، آمين و رب العالمين]
الثاني عشر اختيار الدين ايتكين [4] عليه الرحمه
ملك اختيار الدين ايتكين قره خطائي بود، تركي آراسته و مردي نيكوسيرت و
خوبصورت بود، و با مهابت و عقل و كياست تمام، سلطان او را بخريد، از امير
ايبك سنامي [5] در هر مرتبه سلطان را خدمت پسنديده [6] كرده بود، و
مستحق عواطف پادشاهانه، و مراتب بزرگ شده، اول سر جاندار بود، بعد از مدتي
آثار رشد (چون) در جبين او طالع شد [7] منصور پور اقطاع او فرمود، پس از
مدتي كوجات [8] و نندنه بدو مفوض گشت، و در ان سر حد خدمات پسنديده بجا
آورد چون نوبت سلطنت، بسلطان رضيه طاب مرقدها [9] رسيد، و در پيش تخت
خدمات گزيده بجاي آورد، او را بحضرت طلبيد، و بداون اقطاع فرمود، بعد از
چندگاه بمرتبه امير حاجبي رسيد [10] اما بسبب قربت
[1] اصل: نمود، [2] مط: و چون ملك، ولي در اين جا (و چون) مكرر و زايد بنظر ميآيد، [3] مط: شد، [4] مط: ايتگين، [5] كذا في الاصل، مط: نسائي، راورتي: ستائي كه در برخي از نسخ وي نساوي
است، اگر منسوب به نساي نيشاپور باشد، صورت نسائي آن معروفتر است، و نساوي
شاذ و شايد منسوب به سنام سابق الذكر باشد (سنامي) كه در اصل است [6] مط: بسيار، [7] مط: لامع بود، [8] اصل: كنجاه راورتي در متن كوجاه، و از بعضي نسخ خود كوجان، كونجاه،
نيز نقل كند چون چ به ج نوشته شده، بايد اصل كلمه همان كوچ سالف الذكر
باشد، كه مؤلف آنرا بصورت جمع (كوجات) آورده باشد [9] مط: ثراها [10] مط: رسيد او را بحضرت طلبيد و بداون اقطاع فرمود، بعد از چندگاه
بمرتبه امير حاجبي رسيد، و در پيش تخت خدمات گزيده بجاي آورد، اما بسبب