نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 8 صفحه : 238
،و به ثمود برادرشان صالح گفت:اى قوم بپرستى [1]خداى را نيست شما را از خدايى [2]جز او،آمد به شما حجّتى از خدايتان اين شتر خداى شما را علامتى[است] [3]،رها كنى [4]او را تا مىخورد در زمين خداى و دست مياريد به او به بدى كه بگيرد شما را عذابى دردناك.
و ياد كنى [5]چون كرد شما را خليفهتان از پس قوم عاد و جاى كرد [6]شما را در زمين مىگيرى [7]از زمينهاى سهل آن كوشكها و مىتراشى [8]كوهها را خانهها [9]،ياد كنى [10]نعمتهاى خداى [11]و فساد مكنى [12]در زمين [13].
گفتند بزرگان آنكه [14]تكبّر كردند از قوم او آنان را كه ضعيف بودند آنان [15]را كه بگرويدند از ايشان مىدانى [16]كه صالح فرستاده است از خداى [17]؟گفتند:ما با آنچه فرستادند او را به آن گرويدهايم.