وَ لْتَأْتِ طٰائِفَةٌ أُخْرىٰ لَمْ يُصَلُّوا ،و بفرما تا بيايند آن گروهى ديگر كه نماز نكرده باشند. فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ ،و بگو تا با تو نماز كنند،و اين نيز دليل صحت قول ماست در مسئله على ابي حنيفة و غيره ممن خالفنا،كه حقتعالى گروه اول را يك ركعت فرمود با رسول،و ركعت دوم [1]طايفۀ ديگر [2]را،و آنگه گفت [3]:اينان نيز كه بيايند بايد تا سلاح دارند [4]براى آنكه طمع دشمن در آنان بيشتر باشد كه نماز كنند، پس ايشان را به سلاح گرفتن احتياط بهتر بايد كردن.دگر آنكه آنان كه برابر دشمن باشند ايشان را حاجت نيست كه امر كنند به اخذ سلاح،براى آنكه در قضيّۀ عقل خود واجب است بر ايشان و بيش از امر وجوب اين دانند بر خود چه از باب دفع ضرر است.
آنگه گفت: وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ ،و كافران خواهد و تمنّا كنند كه شما غافل شوى [5]از سلاح و متاعتان تا ايشان بر شما حمله آرند بهيكبار يك حمله.تقول العرب:ملنا عليهم،أى حملنا عليهم،و از اينجاست كقول عبّاس بن عبادة بن فضلة الانصارى شب عقبۀ دوم [6]رسول را-عليه السلام:و اللّٰه لو شئت لتميلنّ غدا على اهل منى بأسيافنا،به خداى كه اگر خواهى ما فردا بر اهل منا به شمشير حمله كنيم.رسول-عليه السلام-گفت:مر نفرمودهاند هنوز، پس از حقّ شما آن است كه غافل نباشيد [7]و تمكين نكنى [8]دشمن را از خود كه غدر كرده باشى [9].
آنگه گفت بر سبيل رخصت چون امر واجب كرده بود به اخذ سلاح: وَ لاٰ جُنٰاحَ عَلَيْكُمْ ،بر شما حرجى و بزهاى نيست اگر شما را از باران رنجى باشد يا بيمار و مجروح باشى [10]. أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ ،كه سلاح بنهى [11]و آنچه آلت حذر و احتياط