نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 6 صفحه : 91
فارغ شد،مشركان تأسّف خوردند و گفتند:چرا ما بر اينان حمله نبرديم،چون اينان در نماز بودند،و اينان را به تيغ و نيزه فرونگرفتيم [1]؟رها كنى [2]كه ايشان [3]را نمازى ديگر هست كه آن نماز دوستتر دارند از پدران و فرزندان خود،چون در آن نماز شوند ما مراد خود بيابيم.
چون رسول-عليه السلام-خواست كه نماز ديگر كند،جبرئيل آمد و او را از كيد مشركان خبر داد،و نماز خوفش بياموخت-چنان كه شرح داديم-و گفت:اين نماز خوف است چون حال بر اين جمله باشد نماز چنين كند و اين آيت آورد. وَ إِذٰا كُنْتَ فِيهِمْ ،خطاب است با رسول-عليه السلام-يعنى چون تو در ميان اينان باشى [4]و با اينان حاضر باشى و خواهى تا نماز كنى، فَلْتَقُمْ طٰائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ ،«لام»امر است،و امر غايب به«لا»م بود،يعنى بايد تا گروهى با تو بايستند [5]. وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ ،و بگو تا سلاح برگيرند،و اين گروه نماز كنان را مىگويد،و اين دليل است بر صحّت مذهب ما در آنكه گفتيم كه:سلاح بر گرفتن اين گروه را واجب است،براى آنكه خداى تعالى امر كرد به اخذ سلاح اين قوم را،و امر قرآن را ظاهر بر وجوب بود تا دليلى برخاستن كه واجب نيست،و آن سلاح كه برگيرند تيغ باشد و كارد و خنجر-فى قول اكثر المفسرين-و در اخبار ما هم چنين آمد.
و عبد اللّٰه عبّاس گفت:اين گروه كه مأموراند به اخذ سلاح،آنانند كه در برابر دشمناند،و قول اوّل درستتر است كه ظاهر دليل آن مىكند در سياقت كلام.
فَإِذٰا سَجَدُوا ،چون سجده كنند،يعنى آن گروه كه با تو در نمازند و از سجده فارغ شوند، فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرٰائِكُمْ ،بازپس شما شوند،يعنى با برابر دشمن با جاى آن گروه ديگر،و اين دليل است بر قاعدهاى از قواعد ما در اين مسئله،و آن آن است كه ما گفتيم اين نماز بر اين وجه به دو شرط واجب باشد:يكى آنكه دشمن در خلاف جهت قبله باشد،از اين كار [6]حقتعالى گفت اينان را كه:با جايگاه مقاومان دشمن