نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 6 صفحه : 75
اينان،بل آنان [1]را كه مجاهد باشند فضل ايشان [2]بر آنان كه نشسته باشند،و اين تفضيلى است كه خداى تعالى داد ايشان را بقوله: فَضَّلَ اللّٰهُ الْمُجٰاهِدِينَ بِأَمْوٰالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقٰاعِدِينَ دَرَجَةً .
آنگه گفت:ايشان [3]بىنصيب نهاند،هركسى پايۀ خود دارد. وَ كُلاًّ وَعَدَ اللّٰهُ الْحُسْنىٰ ،خداى تعالى همه را وعدۀ ثواب داده است.و«حسنى»تأنيث أحسن باشد كه افعل تفضيل بود و كنايت است از ثواب،بيانش: لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنىٰ وَ زِيٰادَةٌ [4].
وَ فَضَّلَ اللّٰهُ الْمُجٰاهِدِينَ عَلَى الْقٰاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً، دَرَجٰاتٍ مِنْهُ ،و خداى تفضيل داد جهادكنندگان را بر نشستگان به ثوابى و مزدى [5]عظيم درجههايى [6]و پايههايى [7]از او رحمت و آمرزش [8].
اگر گويند در آيت اوّل [9]گفت:تفضيل يك درجه است،و در آخر آيت گفت:
به درجات است،و اين متناقض باشد،گوييم از اين دو جواب است:
يكى آنكه:خداى تعالى در آيت اوّل [10]وعده داد به فضل مجاهدان را بر نشستگانى كه خداوند ضرر باشند به يك درجه،و در آخر آيت بر نشستگانى كه نه خداوندان ضرر باشند به درجات،و بر اين وجه تناقض زائل بود.
جواب دوم آنكه:مراد به درجه در اوّل آيت علوّ منزلت است و ارتفاع قدر بر سبيل مدح،چنان كه گويند:فلان أعلى درجة عند الأمير من فلان.و مراد به «درجات»درجات بهشت است كه درجات بهشت متفاضل باشد بعضى را بر بعضى بر قدر استحقاق،و بر اين وجه همۀ تنافى زائل باشد.