نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 6 صفحه : 310
گويد:فعلنا كذا و قتلنا فلانا و قال شاعرهم:
و نحن حفزنا الحوفزان بطعنة و آن يك كس بود كه حوفزان را به نيزه بزد.و احبّاء جمع حبيب باشد به آن رها نكردند كه دعوى نبوّت كردند تا نيز دعوى محبّت كردند،حقتعالى گفت بگو اين كافران را كه اگر چنين است كه شما مىگوييد چرا شما را عذاب مىكند به گناهى كه مىكنيد:و اين نيز بر سبيل[377-ر]احتجاج گفت بر ايشان،چه پدر به گناهى كه فرزند بكند عقوبت نكند او را [1].آنگه به«بل»اضراب كرد از كلام اوّل گفت: بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ ،بل شما آدميانيد [2]از آنان كه او آفريده است با شما همان معامله كند كه به ايشان [3]اگر ايمان آرى و طاعت كنى ثواب دهد و اگر كافر شوى و معصيت كنى جزا دهد شما را كه او خداوندى است كه آن را كه خواهد بيامرزد به فضل.و آن را كه خواهد عذاب كند [4].در فضل او آن است كه مستحق و نامستحق را بيامرزد و لكن در عدل او نيست كه نامستحق را عقوبت كند و ملك آسمان و زمين او راست و حكم و تصرّف آن به امر او است و هرچه در ميان آسمان و زمين است همچنين ملك و ملك او است،رد بر آنان كه گفتند: نَحْنُ أَبْنٰاءُ اللّٰهِ وَ أَحِبّٰاؤُهُ ،براى آنكه چون قاعده اين باشد ايشان بندگان و پرستاران او باشند و در قبضۀ قدرت او باشند و اسير حكم او باشند اين جا،و بازگشت و مصير ايشان با او بود آنجا.و اينهمه از روى معنى و فحوى رد و جواب آنان است كه آن دعوى محال كردند-تعالى عن ذلك علوّا كبيرا.
«يٰا أَهْلَ الْكِتٰابِ قَدْ جٰاءَكُمْ رَسُولُنٰا ،اين آيت خطاب است هم با ايشان [5]، گفت اى اهل كتاب از جهودان و ترسايان!پيغامبر ما يعنى محمّد-صلّى اللّٰه عليه و آله-به شما آمد عَلىٰ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ ،بر انقطاع پيغامبران.و فترت روزگارى بود كه از ميان دو پيغامبر بود كه در آنوقت هيچ پيغامبر نبود و اصل كلمه از فتور است پندارى روزگار به نابودن پيغامبر فاتر است و آن قوّت ندارد كه در عهد پيغامبر داشتى