responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 5  صفحه : 43

اين شمشير كه امروز با من وفا كرد،و اين بيتها انشا كرد:

أ فاطم هاك السّيف غير ذميم فلست بر عديد و لا بلئيم
لعمري لقد أعذرت في نصر احمد و طاعة ربّ بالعباد عليم
أميطي دماء القوم عنه فانّه سقى آل عبد الدّار كأس حميم
و رسول-عليه السّلام-گفت:

خذي يا فاطمة فقد ادّى بعلك ما عليه و قتل اللّه بسيفه صناديد قريش.و اللّه سميع عليم، و خداى شنواست اقوال ايشان را،و عالم است به احوال ايشان.

إِذْ هَمَّتْ طٰائِفَتٰانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلاٰ ،زجّاج گفت:عامل در«اذ»،تفشلا است، و ديگران گفتند:عامل مضمر است،يعنى اذكر،ياد كن اى محمّد چون همّت كردند دو گروه از شما كه بگريزند.بعضى گفتند:مراد به اين«همّت»عزم است، و بعضى دگر گفتند:مراد خطور بالبال است،و اين اولى‌تر است براى آن‌كه عزم بر فرار از زحف معصيت باشد و كبيره بود [1]،و خداى مى‌گويد: وَ اللّٰهُ وَلِيُّهُمٰا ،و خداى يار ايشان بود،و خدا يار آنان نباشد كه ايشان عزم معصيت كنند.و وجوه«همّ» [2]در جاى خود بيايد-ان‌شاءاللّه.

مفسّران گفتند:اين دو گروه،يكى بنو سلمه بودند از خزرج،و يكى بنو حارثه از أوس،و ايشان جناح لشكر بودند.و رسول-عليه السّلام-چون به غزاة [3]احد رفت،هزار مرد با او بودند،و به يك روايت نهصد و پنجاه مرد.زجّاج گفت:سه هزار مرد بودند.

راوى خبر گويد كه:چون لشكر رسول به جايى [4]رسيدند كه آن را شواظ [5]گويند، عبد اللّه ابىّ سلول خزرجىّ برگشت با سيصد مرد و گفت:چه مهمّ است ما را خويشتن را به دست خود علف شمشير كردن!ابو جابر السّلمى از قفاى او مى‌رفت و مى‌گفت:

يا عبد اللّه!از خداى بترس،رسول خداى و مسلمانان را رها مى‌كنى و مى‌روى!اين دو گروه نيز همّت كردند كه بروند،توفيق خداى ايشان را دريافت،نرفتند و بر جاى


[1] .مب،مر:است.

[2] .همۀ نسخه‌بدلها:همه.

[3] .مب،مر:غزاى.

[4] .آج،لب:جانبى.

[5] .كذا:در اساس،وز،دب،مب،مر:شواذ،آج،لب،فق:شواز،سيرت رسول اللّه(1 ح 25):السّراة،المعارف ابن قتيبه ص 123،124،292،377:الشّراة.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 5  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست