نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 416
ميان جهودى و منافقى حكومتى افتاد.جهود گفت:به نزديك محمّد رويم كه او رشوت نگيرد،و منافق گفت:به نزديك كعب اشرف رويم.
كلبى گفت عن ابي صالح عن ابن عبّاس [1]:[آيت] [2]در مردى منافق آمد نام او بشر،از ميان او و جهودى حكومتى بود،جهود گفت:به محمّد رويم،و منافق گفت:
به كعب اشرف رويم.جهود الحاح كرد و به نزديك رسول آمدند،رسول-عليه السّلام- [حكم كرد] [3]براى جهود بر منافق،منافق بيرون آمد و گفت:بيا تا به نزديك [321-پ]عمر خطّاب رويم.جهود گفت:با سبحان اللّه!پيش محمّد رفتيم و او حكم بكرد،اكنون مىگويى پيش عمر رويم.پيش عمر رفتند.جهود گفت:بدان كه ميان ما حكومتى بود،پيش محمّد رفتيم و او حكم كرد مرا بر اين مرد.اكنون راضى نيست به حكم محمّد،گفت:پيش تو آييم به حكومت و در من آويخت و الحاح كرد عمر منافق را گفت:چنين است كه او مىگويد؟گفت:هم چنين است.گفت:
اكنون يك ساعت توقّف كنيد [4]تا من بيرون آيم،و در خانه رفت و تيغ بر گرفت و بر گردن منافق زد و سرش بينداخت،و جهود بگريخت.و عمر گفت:اين حكم من است بر كسى كه او به حكم خدا و پيغامبر راضى نباشد،ذكره الثّعلبىّ في تفسيره.و گفتهاند:مراد حيى اخطب است،و از صادق و باقر-عليهما السّلام-روايت كردند كه:آيت بر عموم است،و مراد هر حاكمى است كه بخلاف حق [5]حكومت كند،و اين اولىتر [6]لعموم الفائدة و دخول الكلّ تحته.
وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ ،و ايشان را فرمودهاند كه كافر شوند به آن،يعنى به طاغوت. وَ يُرِيدُ الشَّيْطٰانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلاٰلاً بَعِيداً ،و شيطان مىخواهد كه ايشان را اضلال كند ضلالى بعيد بليغ.
وَ إِذٰا قِيلَ لَهُمْ تَعٰالَوْا إِلىٰ مٰا أَنْزَلَ اللّٰهُ ،و چون گويند ايشان را كه بياييد به