نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 415
تأويل تفعيل باشد من آل إذا رجع،و الأول الرّجوع،و المآل المرجع.و زجّاج گفت:
أحسن من تأويلكم من غير ردّ الى اللّه و الرّسول،آن تأويل كه از خداى و رسول باشد بهتر باشد از تأويلى كه از تلقاء نفس خود كنى [1].و در آيت دليل است بر بطلان قياس براى آنكه خداى تعالى ما را عند منازعت و اشتباه رجوع فرمود با كتاب و سنّت،و اگر قياس از آن جمله بودى كه مرجوع اليه بودى،عند منازعت [2]خداى تعالى فرمودى كه با اين نيز رجوعى باشد،و به اين رها نكرد تا گفت: ذٰلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً ،خصوصا بر اين تفسير كه دادند من تأويل انفسكم.
فامّا قول آنكس كه گفت:ردّ با خداى و رسول[آنجا بايد كه منازعت بود، چون منازعت نبود ردّ با خداى و رسول] [3]واجب نباشد درست نيست،براى آنكه اين قول به دليل الخطاب بود،و آن به نزديك بيشتر اهل علم باطل است.
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمٰا أُنْزِلَ إِلَيْكَ -الآية،ظاهر آيت استفهام است و معنى تقريع و تعجيب.حقتعالى گفت:نبينى آنان را كه دعوى مىكنند كه ما ايمان داريم به آنچه بر تو فرود آمد يعنى قرآن،و به آنچه پيش تو فرود آمد از تورات و انجيل و كتب متقدّمان آنكه مىخواهند تا به حكومت به نزديك طاغوت شوند.
خلاف كردند در آنكه«طاغوت»كيست اين جا حسن بصرى و جبّائى گفتند:مراد بتانند،و آيت در قومى منافقان فرود آمد كه ايشان به حكومت پيش بتان رفتند و به قداح توصّل كردند،و آن جنس قرعه بود كه ايشان عند اشتباه كار بر ايشان بگردانيدندى.قتاده و شعبى و سدّى گفتند:مراد به طاغوت مردى كاهن است نام او بو برده [4]،منافقى را با جهودى حكومتى افتاد،جهود گفت:به نزديك محمّد رويم كه او رشوت نگيرد،و منافق گفت:به نزديك ابو بردۀ كاهن رويم،خداى تعالى اين آيت فرستاد.
عبد اللّه عبّاس و مجاهد و ربيع و ضحّاك گفتند:مراد كعب اشرف است،از