نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 378
زر و سيم و روى و برنج و آهن و مس و ارزيز هم روا نباشد،و ابو حنيفه هم روا ندارد.
و مالك گفت:تيمّم به زمين باشد و هرچه به زمين پيوسته باشد تا به معادن و درختان روا دارد.و اوزاعى و ثورى گفتند:به زمين و به هرچه بر زمين باشد از حجر و مدر و شجر و برف و يخ،و شافعى گفت:جز خاك نشايد خاكى نرم كه دست به او آلوده شود و آن را غبارى باشد.
امّا كيفيّت او كه چگونه بايد كردن،تيمّم بر دو ضرب باشد:يكى بدل وضو،و يكى بدل غسل.آنكه بدل غسل باشد،دست بر زمين زند به شرط آنكه زمينى پاكيزه باشد و بيفشاند و مسح كند به او ازآنجا كه موى سر است پيشانى را تا به كنارۀ بينى،و يكبار ديگر بر زمين زند و بر پشت دستها مالد از زند تا به سر انگشتان، ابتدا به دست راست كند پس به دست چپ.و آنچه بدل وضو باشد،دست يكبار بر زمين زند براى ديم [1]و دستها،و فرقى نباشد جز اين كه گفتيم،و كيفيّت يكى باشد و فقها را در او پنج مذهب است،زهرى گفت:يكبار در روى مالد و يكبار در دستها تا به زير بغل و بالاى دوش.ابن سيرين گفت:سهبار دست بر زمين نهد [2]، يكبار[براى] [3]روى و يكبار براى كفها و يكبار براى بازوها.و شافعى گفت:
دو بار،يكبار براى روى و يكبار براى دستها از ارسنه [4]تا به سر انگشتان چنان كه در وضو باشد،و اين قول بعضى اصحابان [5]ماست،و در صحابه قول عبد اللّه عمر است و جابر عبد اللّه انصارى،و از تابعين حسن بصرى و شعبى،و از فقها ابو حنيفه و ثورى و مالك و ليث.و[مذهب] [6]اوزاعى و احمد و اسحاق آن است كه:يكدفعه روا باشد دست بر زمين زدن [7]براى روى و براى دستها،و اين قول سعيد بن المسيّب است.و راوى خبر گويد كه:مردى به نزديك عمر خطّاب آمد و او را پرسيد از كسى