نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 379
كه او را جنابت رسد و آب نيابد،گفت:صبر كند تا آب يابد غسل كند،تا آب نيابد نماز نكند.عمّار ياسر حاضر بود،او را گفت:ياد ندارى كه ما با پيغمبر در فلان سفر بوديم،مرا جنابت رسيد،برفتم و خويشتن در خاك بگردانيدم،پس بيامدم و رسول را خبر دادم،مرا گفت:يا عمّار!اين قدر كفايت بود تو را،و دست بر زمين زد و در روى ماليد و دگرباره در دستها [1]،و گفت:نگر تا دگر چنان نكنى.
امّا آنكه نماز به تيمّم كرده باز بايد كردن يا نه؟به نزديك ما آنچه بدل وضو بود باز نبايد كردن،و آنچه بدل غسل بود اعتبار كنند،اگر جنابت [2]از احتلام باشد يا جنابتى نه باختيار،هم باز نبايد كردن،[و اگر از جماع بود و جنابت عمد نماز باز بايد كردن،و به نزديك شافعى اين اعتبار نيست باز نبايد كردن] [3]،و به نزديك ما درست نباشد الّا به آخر وقت كه وقت تنگ شود،و به نزديك شافعى به اوّل وقت روا باشد و پيش از وقت نشايد.و مذهب ابو حنيفه آن است كه:هرگه خواهد روا باشد، و مالك و شافعى و ليث بن سعد و احمد بن حنبل گفتند كه:به يك تيمّم دو نماز نشايد كردن،بل براى هر نمازى تيمّمى بايد كردن،و به نزديك ما هر پنج نماز به يك تيمّم روا باشد كه بكند ما دام تا[حدثى] [4]نباشد كه آن را بشكافد،[و] [5]هرچه نواقض طهارت بود،نواقض تيمّم باشد،و زيادتى ديگر و آن آن است كه متمكّن شود از آب و استعمال آنكه چون بر تيمّم باشد و آب به دست آيد تيمّم باطل شود،و اگر وضو بازنكند و آب از دست بشود تيمّم با سر بايد گرفتن و هرچه به وضو مباح باشد به تيمّم مباح باشد از نماز و طواف و مانند آن.و اصل تيمّم در لغت قصد باشد،يقال:
تيمّمت ارضا و كم دونه من الارض من مهمه ذي شزن و اين از اسماء منقوله باشد.و صعيد روى زمين باشد سواء اگر بر او خاك باشد و اگر نه.زجّاج گفت:خلاف نيست در اين از ميان اهل لغت.طيّبا،أى [7]طاهرا.و