responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 5  صفحه : 352

رضيت بكتاب اللّه حكما بمالي و علىّ،راضى شدم به كتاب خداى به آنچه مراست يا بر من است.مرد گفت:تفرقت،اميرالمؤمنين -عليه السّلام-گفت:تا هر دو به قول ايشان راضى نشوى [1]حكم نيست.

و نزديك ما چنان است كه:اگر راى زنند و صلاح در جمع بينند جمع كنند،و ميان ايشان [2]مشورت نكنند.و اگر تفريق [3]مصلحت بينند[تفريق بكنند] [4]بى‌مراجعت ايشان و اگر يكى جمع بيند و يكى تفريق [5]از اين دو حكم آن را حكمى نباشد تا آن‌كه راى ايشان متّفق نشود [6]،امّا على الجمع أو على التّفريق.

حق‌تعالى گفت اگر ايشان طلب صلاح و اصلاح كنند من توفيق دهم. إِنَّ اللّٰهَ كٰانَ عَلِيماً خَبِيراً ، [7]كه خداى تعالى دانا و خبير است از كارها.و«توفيق»لطفى باشد كه عند آن اتّفاق طاعت بيوفتد [8]. وَ بَيْنَهُمٰا ،ضمير حاكمين است.

و فقها خلاف كردند [9]در آن‌كه اين حاكمان و كيل باشند يا حكم باشند.نزد ما آن است كه حاكم باشند.آن‌كس كه گفت:و كيل باشند،گفت:ايشان را بود كه از دو كار آنچه [10]راى بينند بكنند بى‌مراجعت،و اين قول سعيد جبير است و شعبى و نخعى و شريح،و بر قول اوّل حسن بصرى موافق است و قتاده و ابن زيد.

و در تواريخ هست كه چون اميرالمؤمنين -عليه السّلام-به صفّين با معاويه كارزار كرد،گاه دست اينان را بودى و گاه ايشان را،تا يك‌بار كار به آنجا رسيد كه لشكر اميرالمؤمنين قوّت گرفتند و از ايشان قومى بسيار بكشتند،و تنگ خيمۀ معاويه برسيدند [11]،و بس نماند كه او را اسير گيرند [12]،او عمرو بن العاص را گفت:


[1] .مر،تب:نشويد.

[2] .همۀ نسخه بدلها:و به ايشان.

[3] .آج،لب،فق:تفرقه.

[4] .اساس:ندارد،تب:تفريق نكنند،با توجّه به وز و ديگر نسخه بدلها افزوده شد.

[5] .مر:تفرقه.

[6] .آج،لب،فق:شود.

[7] .اساس،تب:حكيما،با توجّه به وز و ديگر نسخه بدلها و قرآن مجيد تصحيح شد.

[8] .آج،لب،فق،مر:بيفتد.

[9] .وز،آج،لب،فق:كرده‌اند.

[10] .مر:دو كار يكى آنچه مصلحت و.

[11] .آج،لب،فق،مر:بريدند.

[12] .مر:اسير كنند.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 5  صفحه : 352
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست