نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 351
فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ ،اگر شما را طاعت دارند بر ايشان راهى مجويى [1]،يعنى راه تعنّت و تجنّي.و گفتهاند:تكليف مجنه [2]نكنى [3]ايشان را. إِنَّ اللّٰهَ[كٰانَ] [4]عَلِيًّا كَبِيراً ، خداى تعالى افراشته و بزرگوار است و هميشه چنين بوده است [5].
وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقٰاقَ بَيْنِهِمٰا ،و اگر ترسى [6]شقاقى ميان ايشان.و«شقاق» ناسازگارى باشد از هر دو جانب،و اشتقاق او [7]من الشّقّ باشد،و شقّ نصف الشّىء باشد،فعل به معنى مفعول.و شقاق و مشاقّه مصدر شاقّه مشاقّة و شقاقا باشد،و آن از ميان دو كس بود.
فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِهٰا ،دو حاكم را بداريد [8]يكى از جانب مرد و يكى از جانب زن تا بنشينند و مصلحت برانند [9]. إِنْ يُرِيدٰا إِصْلاٰحاً ،اگر صلاح [10]خواهند،گفتهاند:مراد حكميناند،و گفتهاند:مراد زن و شوهراند. يُوَفِّقِ اللّٰهُ بَيْنَهُمٰا ،خداى تعالى توفيق دهد[310-ر]ميان ايشان.
عبيدة السّلماني گفت:در روزگار اميرالمؤمنين على-عليه السّلام-مردى و زنى بيامدند و با هريكى جماعتى مردمان به حكم گاه،او گفت:چه مىبايد اينان را؟ گفتند:يا اميرالمؤمنين !ميان ايشان شقاقى هست.اميرالمؤمنين گفت از اهل مرد حكم كنيد [11]و از اهل زن حكمى،آنگه ايشان را پيش خواند-أعني هر دو حكم را- گفت:دانى [12]تا شما را چه مىبايد كردن؟بنشينى [13]و رايى زنى [14]،اگر صلاح در جمع باشد جمع كنى [15]،و اگر صلاح در تفريق باشد تفريق كنى [16].زن گفت: