نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 234
عقلى به در شوند،و اين دليل است كه برخاسته است [1]بر حكمت خداى-عزّ و جلّ- كه به اينان خطاب كردن روا ندارد،و اين امر كه از پس اين خطاب مىآيد امرى است متناول جملۀ مكلّفان را،و هو قوله تعالى: اِتَّقُوا رَبَّكُمُ ،و اين[289-پ]دو وجه دارد،يكى آنكه:اتّقوا معاصيه و اجتنبوا نواهيه،از معاصى او بپرهيزيد [2]،دوم آنكه:اتّقوا عقابه باجتناب معاصيه،و اين هم راجع باشد با معنى اوّل،و بر هر دو وجه على حذف المضاف و اقامة المصاف اليه مقامه بود.
اَلَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وٰاحِدَةٍ ،بيان كرديم كه:«خلق»اخراج الشّىء من العدم الى الوجود باشد،على ضرب من التّقدير.«من نفس واحدة»بلا خلاف مراد آدم است.اللّه تعالى جمله مخاطبان را مىگويد:اى مردمان!بترسيد از خدايتان كه بيافريد شما را على اختلاف اجناسكم و صوركم و ألوانكم و أخلاقكم و أحوالكم،آن از يكتن كه آن [3]آدم است كه پدر برتر شماست.
وَ خَلَقَ مِنْهٰا زَوْجَهٰا ،بيافريد از او جفتش را،يعنى حوّا را.در اين دو قول گفتند.در بعضى اخبار ما آمد كه:خداى تعالى[حوّا را از بقيّۀ طينت آدم آفريد.و قول ديگر آن است كه:جملۀ مفسّران و اصحاب اخبار گفتند:خداى تعالى] [4]آدم را بيافريد و مدّتى در بهشت بود تنها،از تنهايى مستوحش شد.حقتعالى خوابى بر او افگند تا او بخفت،آنگه جبرئيل را فرستاد تا از پهلوى چپ او استخوانى [5]بر كشيد،و از آن استخوان حوّا را بيافريد،و ظاهر قرآن دليل اين مىكند لقوله: وَ خَلَقَ مِنْهٰا ،أى من النّفس و اين قصّه برفت.
وَ بَثَّ مِنْهُمٰا ،أى اظهر و فرّق،و پديد آورد و بپراگند از ايشان هر دو، رِجٰالاً كَثِيراً وَ نِسٰاءً ،مردان و زنان بسيار را،و منه قوله: كَالْفَرٰاشِ الْمَبْثُوثِ [6]،يقول العرب:
بثّ اليه سرّه اذا القاه اليه و أبثّه.
وَ اتَّقُوا اللّٰهَ الَّذِي تَسٰائَلُونَ بِهِ ،أى تتساءلون،آنگه«تا»ى تفاعل را قلب كردند با«سين»،آنگه ادغام كردند در«سين».و كوفيان خواندند:«تساءلون»،تا