responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 5  صفحه : 214

رَبَّنٰا وَ آتِنٰا ،هم حكايت دعا و تضرّع ايشان است كه مى‌گويند:بار خداى ما و پروردگار ما!بده ما را آنچه بر پيغمبران [1]وعده كردى ما را،يعنى بر زبان پيغمبران [2]على حذف المضاف و اقامة المضاف إليه،مقامه كقوله: وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ [3].

اگر گويند:چگونه گفتند ايشان در دعا كه آنچه وعده كرده‌اى [4]بر زبان پيغمبران بده ما را،با آن‌كه ايشان دانستند كه خداى تعالى خلف ميعاد نكند؟ جواب از اين آن است كه:خداى تعالى ايشان را و ما را متعبّد بكرده است به دعا كردن،و اگرچه ما را معلوم است كه آنچه صلاح باشد خداى تعالى بكند با ما،اگر ما دعا كنيم و اگر نه،چنان كه گفت: قٰالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ [5]بار خدايا حكم كن بحق [6]،و خداى تعالى حكم بحق كند،اگر ما گوييم و اگر نه،و لكن ما را به اين متعبّد بكرد تا ما را در اين گفتن لطف باشد و بر [7]گفتن ثواب.

بعضى دگر گفتند:لفظ [8]دعاست و معنى خبر،و تقدير آن است:و لا تحزنا لتؤتينا ما وعدتنا على السنة رسلك بعضى دگر گفتند:معنى آن است بار خدايا ما را از جملۀ آنان كن كه آنچه بر زبان پيغامبران وعده داده‌اى بدهى او را.و بعضى دگر گفتند:مراد آن است كه آنچه وعده كرده‌اى بر زبان پيغامبران از نصرت و ظفر تعجيل فرماى [9]كه ما را با حلم تو طاقت نباشد.

ثابت البنانىّ روايت كرد از أنس مالك كه رسول-صلّى اللّه عليه و آله- [گفت] [10]:هركه را خداى وعدۀ ثواب دهد،لا محال انجاز آن وعده كند،و هركه را وعدۀ عقاب كند او مخيّر است،خواهد كند آن عقاب و خواهد نكند،و كرم اقتضاى اين كند،نبينى كه شاعر چگونه مى‌گويد در مدح خود به اين معنى:

و انّي اذا اوعدته او وعدته لمخلف ايعادي و منجز موعدي


[2] [1] .وز:پيغامبران.

[3] .سورۀ يوسف(12)آيۀ 82.

[4] .مر+ما را يعنى.

[5] .سورۀ انبياء(21)آيۀ 112.

[6] .همۀ نسخه بدلها:حكم به حق كن.

[7] .دب،آج،لب،فق+اين.

[8] .وز:به لفظ.

[9] .دب:فرمايى.

[10] .اساس:ندارد،با توجّه به وز و ديگر نسخه بدلها افزوده شد.

نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح    جلد : 5  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست