نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 5 صفحه : 116
نگيرد.آنگه حقتعالى بگفت كه:بگو ايشان را كه از وجود شما بس غنا نيست،و از عدم شما بس خللى نيست.
قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ ،بگو كه اگر شما در خانههاى خود نشسته بوديتان، لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلىٰ مَضٰاجِعِهِمْ ،برون [1]آمدندى آنان كه قتل و كشتن [2]بر ايشان نوشتند،يعنى بر ايشان واجب كردند [3]ثبات كردند در كارزار تا از دو كارزار [4]يكى پديد آيد،امّا ظفر و امّا كشتن ايشان به خوابگاه و مصرع خود،يعنى ايشان چون به كارزار آيند دل چنان بر مرگ نهاده باشند كه پندارى اين مصرع و افتادنگاه [5]ايشان خوابگاه است ايشان را. وَ لِيَبْتَلِيَ اللّٰهُ مٰا فِي صُدُورِكُمْ ،و تا خداى امتحان و آزمايش كند آنچه در دلهاى شماست برآن تأويل كه گفتيم. وَ لِيُمَحِّصَ مٰا فِي قُلُوبِكُمْ ،و خالص كردند [6]آنچه در دلهاى شماست،يعنى آنچه شما در دل دارى [7]از نفاق اظهار كند رسول-عليه السّلام-و مؤمنان را،چنان كه گفت: مٰا كٰانَ اللّٰهُ [270-پ] لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلىٰ مٰا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّٰى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ [8].
وَ اللّٰهُ عَلِيمٌ بِذٰاتِ الصُّدُورِ ،و خداى تعالى عالم است به اسرار دلها،و در اين لفظ دليل است بر آنكه حقيقت ابتلاء بر خداى نباشد،براى آنكه به ابتلاء آن [9]را حاجت بود كه چيزى نداند [10]تا بداند [11]،و آنكه او [12]اسرار دلها داند او را به آزمايش حاجت نباشد.
قوله: إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ -الآية.بيشتر مفسّران گفتند:مراد آنانند كه روز احد بگريختند،آنان كه از شما پشت بدادند. يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعٰانِ ،آن روز كه دو لشكر روى به هم نهاد [13]،يعنى روز احد،و گفتند:مراد جماعتىاند كه با مدينه شدند. إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطٰانُ ،شيطان ايشان را از راه ببرد و بخيزانيد [14]و پاى ايشان