نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 4 صفحه : 109
ايشان خرماى بسيار بسلف [1]خريده بودند،[372-ر]و [2]چون وقت محلّ در آمد مطالبه كردند،ايشان گفتند:اگر حقّ شما بدهيم چيزى به ما بنماند [3]و ما بىبرگ مانيم، آنچه شما راست نيمه [4]بستانيد و نيمه ديگر مضاعف كنيد [5]تا دگر سال بدهيم،چنين كردند.رسول-عليه السلام-[چون] [6]بشنيد،نهى كرد،و خداى تعالى اين آيت فرستاد،و ايشان آن را انقياد [7]كردند و سرمايه بستدند.
سدّى گفت:آيت در عبّاس و خالد وليد آمد،و ايشان هر دو انباز بودند، در جاهليّت ايشان سلف كردندى و ربا دادندى در بنى عمرو بن عمير [8]،و ايشان قومى بودند از ثقيف،چون اسلام در آمد [9]،ايشان را مالى عظيم جمع شده بود [10]بر ايشان خداى تعالى اين آيت فرستاد.رسول-عليه السلام گفت:هر ربايى [11]كه در جاهليّت دادهاند من وضع كردم،و اوّل ربا كه وضع مىكنم رباى عمّ من است عبّاس عبد المطّلب [12]،و هر خونى كه در جاهليّت كردهاند من وضع كردم،و اوّل خونى كه وضع مىكنم خون ربيعة بن الحارث بن عبد المطلب[است] [13]پسر عمّ من،و او را قبيله هذيل كشته بودند [14].
مقاتل گفت:آيت در چهار برادر ثقفى آمد:مسعود و عبد ياليل و حبيب و ربيعه،و ايشان پسران عمرو بن عمير بن عوف الثّقفيّ بودند،و ايشان از بنو المغيره وام ستدندى و ربا گرفتندى از ايشان.چون[اسلام] [15]در آمد و رسول-عليه السلام- طايف بستد و با ثقيف صلح كرد و ايشان ايمان آوردند،اين چهار برادر نيز ايمان
[1] .اساس:سلف،با توجّه به تب و ديگر نسخه بدلها تصحيح شد.