نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 4 صفحه : 108
خداوند آن صدقه به نزديك [1]ترازو [2]آيد و حساب او برآرند [3]و كفّه حسنات او از طاعت سبك باشد،آن مرد فروماند.حقتعالى آن صدقه او بيارد [4]و در كفّه حسناتش نهد، كفّه گرانبار شود و بر كفّه سيئات بچربد [5]،بنده گويد:بار خدايا!اين طاعت گران چيست كه من خويشتن را نمىدانم طاعتى چنين [6]!حقتعالى گويد:اين آن نيمخرماست كه تو فلان روز براى من به صدقه دادى [7]،من اين را براى تو مىپروردم [8]تا به وقت درماندگى تو را فريادرس باشد [9].
وَ اللّٰهُ لاٰ يُحِبُّ كُلَّ كَفّٰارٍ أَثِيمٍ ،و خداى تعالى دوست ندارد هيچ كافرى را به تحريم ربا كه مستحل ربا بود.اثيم،اى مأثوم،بزهكارى كه مستعمل آن بود[پس] [10]به استحلال،كافر شود،[و] [11]به استعمال،مأثوم [12].
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ ،قديم تعالى [13]چون ذكر آنان كرد كه ايشان ربا دهند و ربا خورند و حلال دارند و ذكر عقوبت ايشان كرد،در[مطابقه آن و] [14]مقابله آن ذكر مؤمنان كرد كه نماز به پاى دارند و زكات مال بدهند،ايشان را مزد و ثواب بود به نزديك خداى تعالى،و بر ايشان ترس و اندوه نبود[تا آن خير باشد ايشان را] [15]و از آن بليّت ايمن باشند [16].
يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّٰهَ وَ ذَرُوا مٰا بَقِيَ مِنَ الرِّبٰا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ،عطا و عكرمه گفتند:آيت در عبّاس عبد المطّلب آمد و عثمان عفان،و آنچنان [17]بود كه