قولى ديگر آن است: إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا ،جهودان و ترسايانند. فِي الْكِتٰابِ ، اى فى التّوراة و الانجيل،اى خالف كلّ واحد منهما صاحبه في كتابه،هريكى از ايشان در كتاب صاحبش را خلاف كردند.جهودان گفتند:انجيل چيزى نيست،و ترسايان گفتند:تورات چيزى نيست،كما قال تعالى: وَ قٰالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصٰارىٰ عَلىٰ شَيْءٍ وَ قٰالَتِ النَّصٰارىٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلىٰ شَيْءٍ [2]... ،و قاضى گفت:روا بود كه معنى آن است كه [3]«أتوا [4]بخلاف ما انزل الله،چيزى گفتند خلاف آنكه خداى گفت،امّا در تفسير و امّا در تأويل براى طلب فتنه-و اللّه اعلم [5].
نيست نيكوى آنكه فروكنى رويتان به جانب آفتاب بر آمدن و آفتاب فروشدن [6]،و لكن نيكوى آن است كه بگرود [7]به خداى و روز بازپسين و فريشتگان و قرآن و پيغامبران و بدهد خواسته بر دوستى او به خويشان [8]و بىپدران و درويشان و رهگذريان و خواهندگان و در گردنها،و به [9]پاى دارد نماز [10]و بدهد زكات و وفاكنندگان به پيمانشان چون پيمان كنند شكيبايان [11]در سختى درويشى و وقت كالزار [12]،ايشانند كه راست گفتند و ايشانند كه پرهيزگارانند.