نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 2 صفحه : 171
اوّل نسكنا في يومنا هذا الصّلاة ثمّ الذّبح،نماز را و ذبح را نسك خواند،و جملۀ افعال حج مناسك باشد،قال اللّه تعالى: فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيٰامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ [1].
چون ابراهيم-عليه السّلام-اين دعا كرد،جبريل آمد-عليه السّلام-و او را مناسك حجّ بازآموخت.
و عبد اللّه عمر روايت كند از رسول-عليه السّلام-كه او گفت:جبريل بيامد و دست ابراهيم گرفت و او را به منا برد و آنجا نماز پيشين و ديگر و شام و خفتن و بامداد بكرد،آنگاه او را به عرفات آورد،و چون نماز پيشين در آمد،نماز پيشين و ديگر بكرد [2]،و به موقف بداشت او را تا شب در آمد،و آنگاه او را به مزدلفه آورد و آنجا نماز شام و خفتن بكرد به جمع.و شب آنجا بود،و بامداد او را به مشعر الحرام آورد و نماز بامداد آنجا بكرد و به موقف بايستاد،آنگاه او را به منا آورد و رمى بكرد- اعنى سنگ بينداخت و گوسپند بكشت و بفرمود ابراهيم را تا سر بتراشيد.آنگاه از منا بيامد،خداى تعالى وحى كرد به رسولش كه: أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرٰاهِيمَ حَنِيفاً [3].
محمّد بن اسحاق گفت:عبد اللّه زبير پرسيد از عبيد عمير ليثى:كه ابراهيم مردم را چگونه به حج خواند؟گفت:به بام خانه برآمد و روى به يمن كرد و مردم را با خدا و حجّ خانۀ خدا خواند،و جوابش دادند كه:لبّيك لبّيك.آنگه روى به مشرق كرد و همچونين دعوت كرد،جواب شنيد كه:لبّيك لبّيك.و روى به مغرب كرد همچونين و بخواند و جواب شنيد،و روى به شام كرد و بخواند و جواب يافت.
آنگاه اسماعيل را و قبيلۀ جرهم را حجّ فرمود و مناسك بياموخت و ايشان مصاهران [4]اسماعيل بودند و اهل حرم بودند،نماز پيشين[148-پ]و ديگر و شام [5]به منا بكرد،و شب به منا مقام كرد.چون روز شد،نماز بامداد بگزارد و روى [6]به نمره آورد و آنجا مقام كرد و قيلوله كرد،آنگاه به عرفات آمد و نماز پيشين و ديگر آنجا بكرد در مسجد ابراهيم به جمع،آنگاه به موقف آمد و بايستاد تا آفتاب فروشد.آنگاه ازآنجا به مزدلفه آمد و جمع كرد از ميان نماز شام و خفتن آنجا.آنگاه بامداد به