نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 2 صفحه : 170
بر ايمان،و با آن ثبات باشد ما را بر ايمان از ما بازمگير.
ابو القاسم بلخى و ابو مسلم بحر اصفهانى [1]گفتند:معنى«جعل»در آيت حكم و تسميت است،يعنى بر ما به اسلام حكم كن و ما را مسلمان نام كن،چنان كه گفت: وَ جَعَلُوا الْمَلاٰئِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبٰادُ الرَّحْمٰنِ إِنٰاثاً [2].
وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنٰا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ ،هم اين دعا كه خود را كردند امّا به دوام و به ثبات و امّا به زيادت الطاف و امّا به حكم و تسميت براى فرزندان خود بكردند.و «من»تبيين را باشد،و روا بود كه تبعيض بود. وَ أَرِنٰا مَنٰاسِكَنٰا ،و با ما نماى،يعنى اعلام كن ما را مناسك حجّ،بيانش: لِتَحْكُمَ بَيْنَ النّٰاسِ بِمٰا أَرٰاكَ اللّٰهُ [3]... ،اى علّمك اللّه.و ابن كثير و رويس خوانند:«ارنا»به سكون«را»،چنان كه شاعر گفت:
ارنا اداوة عبد اللّه نملؤها من ماء زمزم انّ القوم قد ظمئوا و ابو عمرو به اختلاس خواند بين الحركة و السّكون،و باقى قرّاء به كسر صريح خوانند:«ارنا».
مفسّران در مناسك خلاف كردند[148-ر]،عبد اللّه عبّاس و حسن و قتاده گفتند:معالم الحجّ،مراد به مناسك معالم و اركان و افعال حجّ است.مجاهد و عطا گفتند:مناسك مذابح بود،و نسيكة گويند ذبيحة،را يعنى آن گوسپند كه او را بكشند.
و قد كنت مستورا كثير تنسّك فهتكت أستاري و لم تبق لي نسكا و گفتهاند:اصل او در لغت غسل بود،يقال:نسك ثوبه اى غسله،و در شرع، اسمى بود عبادت را،و منه قوله: إِنَّ صَلاٰتِي وَ نُسُكِي [4]،اى عبادتي،براى آنكه در عبادت غسل گناهان بود تشبيها بغسل الثّوب.
براء بن عازب گفت:رسول-عليه السّلام-روز عيد اضحى برون آمد و گفت: