نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 2 صفحه : 133
عَنْ أَصْحٰابِ الْجَحِيمِ ،از اهل دوزخ،و«جحيم»فعيل باشد به معنى مفعول من جحمة النّار و جحمها اى معظمها و جحمت النّار،آتش برافروختم [1]،و«جحيم» به كثرت استعمال چون اسمى علم شده است دوزخ را،و بهرى [2]دگر از مفسّران گفتند:جحيم از جمله نامهاى دركات است،چون«لظى»و«سقر»و«هاويه»- نعوذ باللّه منها.
وَ لَنْ تَرْضىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصٰارىٰ ،عبد اللّه عبّاس گفت:سبب نزول آيت آن بود كه جهودان مدينه و ترسايان نجران اميد مىداشتند كه رسول-عليه السّلام- موافقت ايشان كند در قبله.چون خداى تعالى قبله بگردانيد،و فرمود كه روى به كعبه كن،آيس [3]شدند و آن اظهار مودّت [4]كه مىكردند نيز نكردند،خداى تعالى اين آيت فرستاد.
بعضى دگر از مفسّران گفتند:سبب نزول آيت آن بود كه جماعتى جهودان به نزديك رسول آمدند و گفتند:اى محمّد!اگر تو با ما هدنهاى و صلحى كنى [5]و با ما بسازى [6]،ما به تو ايمان آريم.رسول-عليه السّلام-حرصا على ايمانهم[136-پ]با ايشان مدارا و مقاربتى مىكرد،خداى تعالى اين آيت فرستاد،و معنى آنكه اگر بسيارى مساعده كنى با ايشان از تو راضى نشوند تا متابعت ملّت و دين ايشان نكنى.
ابو العيناء به حاضر جوابى معروف بود،يك روز در نزديك [7]متوكّل شد.متوكّل او را گفت:چه گويى در ابن مكرّم و عبّاس بن رستم؟گفت:هما الخمر و الميسر، وَ إِثْمُهُمٰا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمٰا [8].گفت:شنيدم كه با ايشان دوستى مىكنى؟گفت:
ابتعت اَلضَّلاٰلَةَ بِالْهُدىٰ وَ الْعَذٰابَ بِالْمَغْفِرَةِ [9].گفت:سعد بن عبد الملك [10]بر تو مىخندد؟گفت: إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كٰانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ [11]،گفت: