نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 2 صفحه : 134
ابراهيم بن نوح النّصرانىّ بر تو خشم مىگيرد؟گفت: وَ لَنْ تَرْضىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصٰارىٰ حَتّٰى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ [1]،گفت:پيش ازآنكه تو حاضر آمدى حديث تو مىرفت،همه حاضران غيبت تو كردند [2]و سخن تو گفتند [3]مگر من،گفت:
اذا رضيت عنّي كرام عشيرتي فلا زال غضبانا علىّ لئامها زجّاج گفت:«ملّة»مشتق است از«ملّة»و آن [4]خاكستر گرم بود كه خمير در ميان آن كنند تا پخته شود چنان كه بتدريج آن ملّة خمير را پخته مىگرداند تا به حدّ آن رساند [5]كه بتوان خوردن [6]،ملّة نيز بتدريج كار خداوندش به آنجا مىرساند [7]كه به دنيا منتفع [8]شود،و به آخرت از عذاب خلاص يابد،و اشتقاق هر دو روا بود كه از «ملل»و«ملال»باشد،براى آنكه بر هر دو صبر بايد كرد [9]،و صبر ملال آرد [10].
قُلْ إِنَّ هُدَى اللّٰهِ هُوَ الْهُدىٰ ،هداى اوّل دين است،يعنى دين اللّه الّذي [11]هو الاسلام،دين خداى كه اسلام است. هُوَ الْهُدىٰ ،راه حق و راه راست آن است كه طريق نجات باشد،يعنى متابعت راى و دين يهود و نصارى نبايد كرد [12]،و متابعت دين خدا بايد كردن كه مسلمانى است و ره [13]نجات آن است. وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ ،خطاب با اوست [14]عليه السّلام-و مراد امّت.گفت:و اگر چنان كه متابعت راى و هوا و مراد ايشان كنى پس ازآنكه علم به تو آمد از نبوّت و قرآن و ادلّه و بيان و دين اسلام، مٰا لَكَ مِنَ اللّٰهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاٰ نَصِيرٍ ،آنگه [15]كس نباشد كه تو را با پناه گيرد از خدا و يار و ياور تو باشد.«من»اوّل تعلّق دارد به محذوفى،تقديره [16]:مالك ولىّ و لا نصير يحميك و يمنعك من اللّه،و مثله قول الشّاعر: