نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 19 صفحه : 429
[ أَ لَمْ تَرَوْا ] [1]،نمىبينيد،يعنى نمىدانيد. كَيْفَ خَلَقَ اللّٰهُ سَبْعَ سَمٰاوٰاتٍ طِبٰاقاً ،كه خداى تعالى اين هفت آسمان مطبّق چگونه آفريد! وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِرٰاجاً ،و ماه را در او نور كرد [2]و آفتاب را در او چراغ[كرد] [3]،اگرچه اين در آسمان دنياست،خداى تعالى فِيهِنَّ گفت بر طريقۀ [4]عرب كه گويند:أتيت بني تميم و انّما [5]أتى بعضهم و أتيت مكّة،و اگرچه يك جاى مقام كرده باشد،و توارى [6]فلان في دور بني فلان،و اگرچه در يك سراى متوارى باشد،و اين را نظاير بسيار است.و مقاتل گفت:
«في»به معنى«مع»است،أى و جعل القمر معهنّ نورا،و عبد اللّٰه عمر گفت در تأويل اين آيت كه:روى آفتاب و ماه به جانب آسمان است و قفاى ايشان به جانب زمين است،و گفت:به [7]اين حديث آيتى بخوانم از كتاب خداى تعالى و اين آيت بخواند [8]: وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِرٰاجاً .
عبد اللّٰه[عمر] [9]را گفتند:چرا آفتاب وقتى گرما زيادت مىكند و وقتى اندك؟گفت:براى آنكه در تابستان از آسمان چهارم مىتابد و در زمستان از آسمان هفتم از نزديك عرش خداى[تعالى] [10]،و اگر از آسمان دنيا [11]تافتى هيچچيز بنماندى با او.
وَ اللّٰهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبٰاتاً ،و خداى برويانيد [12]شما را از زمين
[1] .اساس:ندارد،با توجّه به آد و ديگر نسخه بدلها،از قرآن مجيد افزوده شد.
[2] .آد و ديگر نسخه بدلها:در او نورى داد، وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِرٰاجاً .
[10][9][3] .اساس:ندارد،با توجّه به آد و ديگر نسخه بدلها افزوده شد.