نام کتاب : روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن نویسنده : الرازي، ابوالفتوح جلد : 17 صفحه : 306
مىخواند:(ان وليتم).و از رويس [1]روايت كردند:توليتم،به ضم«التا»و«الواو» على المجهول،اگر تولاى كار شما كنند و شما را رعيت [2]كنند،ولايت به شما ندهند،شما به حسد و ستيزه فساد و قطع رحم كنى.
رويس روايت كرد اين قرائت از يعقوب،و اين قرائت از اميرالمؤمنين [3]-عليه السلام-روايت كردهاند،گفت:معنى آن است كه،اگر شما را واليان ظالم باشند،با ايشان دست يكى كنى و در زمين فساد كنى و قطع رحم كنى.مسيب بن شريك گفت:آيت در بنى اميه و بنى هاشم آمد،فى قرائت من قرأ:ان وليتم، خطاب با بنى اميه است و مراد به ارحام خويشى بنى هاشم است با ايشان.و يعقوب خواند:و تقطعوا،مخفف من الثلاثى المجرد[279-پ]اعتبارا بقوله: ...وَ يَقْطَعُونَ مٰا أَمَرَ اللّٰهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ [4]... ،و حسن بصرى خواند:و تقطعوا،بفتحات متواليات على تقدير و تتقطعوا،فاكتفى بإحدى التاءين عن الآخر،اعتبارا بقوله: فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ [5]،و عامۀ قراء خواندند: تُقَطِّعُوا ،به ضم«تا»و كسر«طا»و تشديد،بر فعل مضارع از تقطيع.
أُولٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللّٰهُ ،گفت:اينان آنانند كه خداى اينان را لعنت كرد، فَأَصَمَّهُمْ ،كر بكرد اينان را، وَ أَعْمىٰ أَبْصٰارَهُمْ ،و كور بكرد چشمهاشان،يعنى حكم كرد بر ايشان به كورى و كرى و نام نهاد ايشان را كر و كور،چه ايشان را در گوش و چشم انتفاعى دينى نبود،و اما خذلان و تخليت ايشان را به كورى و كرى تشبيه كرد و خلاف نيست كه آيت را ظاهرى نيست،چه اگر بر ظاهر حمل كنند، خلاف راستى باشد كه ما مىدانيم كه ايشان هم بينا بودند هم شنوا.و اگر خداى چنين كردى از فساد حاست گوش و چشم،آنگه تكليف بر جاى بودى با اين دو آفت،تكليف ما لا يطاق بودى،و اين محال است از خداى تعالى كه در وجود آيد.
آنگه گفت: أَ فَلاٰ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلىٰ قُلُوبٍ أَقْفٰالُهٰا ،گفت:تأمل نمىكنند اينان در اين قرآن و تدبر،يا هيچ برآن هستند كه كنند؟يا بر دلها قفل دارند،يعنى اين تأمل خواهند كردن يا نخواهند كردن؟يا با كسى مانند كه بر دل قفل دارد [6]،يعنى به منزلت آنند [7].در امتناع وقوع.و اين بر طريق مثل گفت،و غرض